تاریخ تاریک تجزیه ایران در عهد قاجار در روز شنبه ۳ آبان ۱۱۹۲ خورشیدی که در پی جنگهای ایران و روسیه رخ داد و منجر به امضای عهدنامه گلستان شد به وقوع پیوست. به موجب این قرارداد بخشهایی از قفقاز، ارمنستان، ایالتهای شرقی و تمام شهرها، شهرک‌ها و روستاهای مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه، شامل چچن و اینگوش از ایران سلب وله امپراطوری روسیه واگذار گردید۰ طی این قرارداد در مجموع ۱۴ ولایت قفقاز ایران شامل (گنجه و قره باغ، ولایت های شکی شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال، توره گل، آچوق باشی، گروزیه، منگریل و آبخاز افزون بر آن بخشی از سرزمین تالش نیز به تصرف روسیه در آمد و حاکمیت بی چون و چرای ایران بر دریای خزر به همراه بخشی از خانات تالش سواحل ارزشمند دریای کاسپین خدشه دار گردید و از دست رفت.

با این عهد نامه منطقه ای به وسعت تقریبی ۲۲۰هزار کیلومتر مربع خاکی و۱۲۰ هزار کیلومتر مربع آبی از دریای کاسپین به روسیه واگذار شد. نکته مهم این است که این قرارداد توسط سفیر وقت بریتانیا در ایران سرگور اوزلی تنظیم، توسط نمایندگان روسیه و ایران امضا شد. سرزمینهای جدا شده در این قرارداد، امروزه بخشی از کشورهای ارمنستان جمهوری آذربایجان، گرجستان و روسیه هستند. در آن زمان ایران امپراطور تجاری راههای خشکی بوده و همواره کریدور شرق به غرب و بخش مهمی از جاده بین المللی ابریشم آن روز محسوب می شد که انگلیس با توسعه تجارت دریایی با سیاستهای استعماری در صدد کم رنگ کردن و از بین بردن نقش ایران در تجارت بود.

اهداف و نقش تنظیم قرارداد گلستان توسط سفیر بریتانیا اینجا مشخص می گردد که بخشی از طرح و نقشه استعماری در خاورمیانه بخصوص ایران توسط انگلیس با تجزیه ایران کلید می‌خورد. در جریان جنگ ‌جهانی دوم قحطی ساختگی قتل و عام نصف جمعیت کشورمان پازل دیگری از سیاستهای استعماری انگلیسی ها بود که بر کشورمان تحمیل گردید۰

علاوه بر عهدنامه گلستان نقش این کشور در عهدنامه ترکمنچای مشهور تر است. عهدنامه ترکمنچای که در اول اسفند ۱۲۰۶ به دنبال جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار بین ایران و روسیه در پی شکست کشورمان امضا گردید، سه ایالت دیگر قفقاز شامل ایروان، نخجوان و بخشهای دیگر تالش زیر سلطه روس‌ها قرار گرفت. حاکمیت ایران بر دریای خزر محدودتر و مردم ایران ناچار به پذیرش کاپیتولاسیون (قضاوت کنسولی ) گردیدند و دیوار جدایی میان مردم قفقاز و دیگر مردم ایران برپا شد. در عهد نامه ترکمنچای در مجموع حدود ۳۰ هزار کیلومتر مربع از ترکیه امروزی شامل کوه آرارات و شهر ایغدیر که در آن زمان بخشی از خانات ایروان بود و حدود ۵ هزار کیلومتر مربع از جمهوری آذربایجان امروزی شامل تالش شمالی یعنی شهرستان لریک و نخجوان از ایران جدا و به مجموع مناطق جدا شده طی این دو عهدنامه ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع از بهترین سرزمینهای مرغوب ایران چه از نظر منابع روی زمین و زیر زمینی جدا و حق کشتیرانی در خزر سلب و دولت ایران ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان بعنوان غرامت جنگ به روسیه شد. جنگ پایان یافت و دولت روسیه متعهد به حمایت از پادشاهی ولیعهد وقت عباس میرزا گردید. باز هم نقش سرگور اوزلی سفیر انگلیس با کمی تامل مشخص و مبرهن می باشد. ایران در جنگهای آخر با روسیه شکست نخورد، بلکه کمر ایران با نیرنگ وخیانت شکسته شد. استعمار انگلیس بنیاد ملت ایران را چنان بر باد داد که در جریان قحطی ساختگی از هر دو ایرانی یکنفر در اثر گرسنگی تلف شد. افغانستان از ایران جدا و تا جدایی بحرین ادامه یافت. سرکنسول انگلیس حین رفتن به کشور خود به دیدار تزار روس رفته و تزار عالیترین نشان امپراطور کشورش را به این جاسوس انگلیسی می دهد. او می گوید به پاس خدماتی که در ایران به دولت تزاری روسیه کردید آقای سرگور اوزلی با غرور انگلیسی می گوید آنچه من در ایران کردم در راستای منافع امپراطوری بریتانیا بوده است. پس نتیجه می گیریم دلیل اصلی شکست ما در دوجنگ فقط ضعف تجهیزات و عقب ماندگی نبود، بلکه توطئه ای بود که کشور استعماری انگلیس برایمان طراحی و اجرا کرد.

فساد ایجاد شده توسط انگلیسیها در میان رجال سیاسی ایران کاری کرد که وثوق الدوله برای خوش رقصی اربابانش در قرارداد ۱۹۱۹ می خواست کل ایران را به قیمت مفت به انگلیس بفروشد. ما شکست نخوردیم ملت ما قربانی دسیسه های نماینده انگلستان وخیانت نزدیکترین افراد به قدرت و حاکمیت خود شد۰

بعد از پیروزی انقلاب و ایجاد فرهنگ شهادت و الهام گرفتن از قرآن در جنگ‌ هشت ساله با مقاومت ملت در مقابل همه قدرتهای شرق و غرب حتی یک وجب از خاک کشور را به دشمن ندادیم و فرق بین ملتی که الهام گرفته از خون حسین «ع» و تبعیت از ولایت تا تبعیت از سلطان ظالم را در دستور کار قرار داده اینجا مشخص می شود. امروز با پیوستن ایران به پیمان شانگهای و قدرت یابی جمهوری اسلامی در دستیابی به تکنولوژی‌های نظامی، اقتصادی و فرهنگی بعد از کسب تجارب بعد از جنگ و تکیه بر توان داخلی به جای خارج، بار دیگر استعمار غربی با به بازیچه گرفتن ایالتهای جدا شده از کشور و افراد کوته بینی مثل اردوغان و علی اف با همراهی کشور صهیونیستی اسرائیل برای جلوگیری از توسعه وقدرت یابی کشور دست به اقداماتی در راستای همان سیاستهای استعماری گذشته زده اند که با درایت دلاور مردان ایران زمین به آنان فهماندند، جمهوری اسلامی با سیستم ولایت فقیه ایران زمان قاجار و پهلوی نیست و قطع شریان اقتصادی کشورمان از طریق ارمنستان و آذربایجان و جلوگیری از قدرت یابی کشور دیگر امکان پذیر نمی باشد. همانطور که پوتین میتواند کریمه را از اوکراین گرفته به روسیه ملحق کند، ما هم توان بازگرداندن قفقاز، این پاره جدا شده از سرزمین مادری والحاق آن را به کشور داریم.

الهام علی اف با باز کردن پای اسرائیل در کشور شیعه آذربایجان به دنبال تداوم حاکمیت غیر قانونی خود بر شیعیان هم خون‌ و هم‌کیش ماست. اما سخت دچار اشتباه محاسباتی است، اردوغان به دنبال باز کردن پای ناتو در سواحل خزر و ایجاد امپراطور ترکی با بهره‌گیری از حس ناسیونالیستی و تجاوز به عمق استراتژیک ایران و روسیه است و پایشان هم دچار اشتباه محاسباتی با اقتصادی ورشکسته و وابسته به بیرون شده است. مسئولان کشور تا دیر نشده باید جلوی این توطئه بین المللی را گرفته و اقتدار کشور را به دنیا نشان دهند./ انتهای پیام