عرصه مشارکت، عرصه خردورزی در پهنه عمومی قلمرو سیاست است، که مهمترین دستاورد این عرصه باز تولید سرمایه اجتماعی و هویت های جمعی برای گذار از مرزهای توسعه به سمت جامعه ای ایده آل و مبتنی بر خیر عمومی است.

انتخابات مجلس یازدهم همچون مجلس هفتم، هشتم، نهم و تا حدودی، دهم میدان رقابت اصولگرایی بود، گفتمان انتخاباتی اصولگرایان در نشست های مردمی عموما حول محور اقتصاد، اشتغال و نقد دولت خلاصه می شد.
در این مقاله سعی دارم در ابتدا راست آزمایی گفتمان انتخاباتی اصولگرایان و
سپس تصمیم گیری های مجلس دهم در تصویب لوایح و قوانینی همچون برجام، گرانی بنزین و FatF را در مجلس یازدهم مقایسه کنم.

در ابتدا گذری می کنم به ادعای جدید اصولگرایان«توانستیم آراء خاکستری تهران را جذب کنیم»
غلام حسین مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در تحلیل آراء انتخابات تهران معتقد است که اصولگرایان توانستند آراء خاکستری را جذب کنند، اصولگرایان در تحلیل های قبلی معتقد بودند رای خاص ۱۵ تا۲۰ درصد است و بیشتر از آنرا بالطبع رای خاکستری به حساب می آید؟
طبق آمار وزارت کشور، استان تهران ۲۶ درصد مشارکت داشته ، با این حساب و طبق ادعای مصباحی مقدم بین ۵ الی ۱۰ درصد از آرای خاکستری را به خود اختصاص داده اند،
به استحضار سخنگوی جامعه ی روحانیت می رسانیم، آراء ۲۱ درصدی تهران پایین ترین میزان مشارکت تاریخ انقلاب می باشد. که: ‍سقف آرای محافظه کاران در تهران ۸۹۰ هزار رای نامزد دوره قبل ریاست جمهوری و شهردار تهران قالیباف می باشد در حالیکه فاصله ۳۸۰ هزارتایی رای آقاتهرانی و مابقی اصولگرایان با قالیباف نشان می دهد که دلیل این اختلاف رای قالیباف، حضور یک دهه انتخاباتی و عملکرد شهرداری ایشان می باشد و همین رقم نیز پایین ترین سطح مشارکت تهران بحساب می آید، اصولگرایان در یک میدان یک طرفه و یک جانبه، پایین ترین مشارکت تاریخ انتخابات را رقم زدند؟ با این اوصاف چطور ادعای جذب آرای خاکستری را دارند؟

در بحث اقتصاد و مشکلات معیشتی ملت؟ بودجه و چرخ زندگی ملت که شعار انتخاباتی اصولگرایان بود؟ دولت پیش بینی کرده در سال ۱۳۹۹ با شرایط جنگی و تحریم روزانه یک میلیون بشکه نفت با نرخ بشکه ای ۵۰ دلار روانه بازار کند، در سال ۹۸صادرات نفت روزانه یک و نیم میلیون بشکه در روز با احتساب هر بشکه ۵۵ دلارفروخته شده بود، جریان اصولگرایی چطور می تواند این کسری بودجه را پر کند؟ و مشخصا از کجا می تواند تامین کند؟ چونکه برای جبران کسری بودجه نیاز به فروش نفتی به قیمت ۱۹۴دلار دارد.

به تحلیل اینجانب چقدر خوب و مثمرثمر بود که جریان اصولگرایی در یک رقابت تمام اصولگرایی در ایام انتخابات بجای تقابل با دولت، به تشریح واقعیت ها می پرداختند که دلیل شرایط اقتصادی امروز کشور مبارزه با آمریکا می باشد و منابع نفتی و گازی ده درصد از بودجه ی کشور را پاسخگو می باشد و دلیل وضعیت امروز اقتصادی، معیشتی و گرانی کشور تحریم است، تا به همین راحتی اختلاف در روش اداره ی کشور تمام جریان های اصولگرا برچیده شود و دلیل حذف اصلاح طلبان نیز دور کردن آنها از قدرت می باشد ولا غیر، چون که اصولگرایان با نقد صریح دولت وقت، وعده ی تقابل مجلس با دولت را داده اند، آیا تحقق مطالبات معیشتی مردم، از تقابل مجلس با دولت امکان پذیر است؟
آیا منتخبین مجلس فعلی توان گران نکردن بنزین را داشتند، می توانستند مانع گرانی بنزین شوند؟ بدون شک خیر، چونکه گرانی بنزین یک تصمیم گیری مشترک ارکان نظام بود، پس چرا اصولگرایان، گرانی بنزین را در ایام تبلیغات انتخابات شعار مشترک معیشتی ملت کردند؟

در مورد انتقام سخت از آمریکا چه رفتاری می کردند؟ آیا استراتژی نظامی ایران و تصمیم حمله به پایگاه آمریکا در بغداد اصولا مجلس دهم دخالت کرد؟ مخالفت کرد؟ ورود کرد؟ که مجلس یازدهم کیفیت اش را بیشتر کند. در مورد لوایح FatF چه موضعی می گیرند؟بدون شک همان موضعی که کل نظام تصویب کرد مگر زمان تصویب برجام در دولت نهم، اصلاح طلبان بر کرسی های مجلس تکیه زده بودند؟ دولت و مجلس احمدی نژاد برجام را تصویب کرد، با این تحلیل بی صبرانه منتظر عملکرد اصولگرایان مجلس یازدهم برای رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی ملت البته در شرایط تحریم هستیم؟ ومن الله توفیق