×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  سه شنبه - ۴ اردیبهشت - ۱۴۰۳  
true
true
مدیریت دولتی ایران چگونه است: حسن خسروی


یکی از نظریه های قدیمی و مهم رفتار سازمانی در مدیریت، سبکهای مدیریت لیکرت است که چهار نوع سبک مدیریت را مطرح می کند؛ آمرانه، پدرانه، مشاوره ای و مشارکتی. هر چند دیگران نیز بعدها سبکهایی نظیر تعاملی، تحولی، کاریزماتیک و… را اضافه کرده اند، اما آیا انواع سبکهای مدیریت به همین جا ختم میشوند؟ خیر

در کشور ما به نظر میرسد که دو نوع سبک مدیریت خاص داریم که شاید نسبت به جاهای دیگر منحصر به فرد باشد. ( تاکید میکنم که به نظر میرسد ، شاید ممکن است …)

۱-سبک مدیریت بله قربان گو
۲-سبک مدیریت بر مبنای مصلحت

مثال میزنم: ( البته در مثال مناقشه نیست) رییس جمهور می گوید که وزیر بهداشت بدلیل عدم همراهی با دولت برکنار شد یا استعفا داد. وزیر بهداشت می گوید رییس جمهور فقط حرف خود را قبول دارد و من اختیارات لازم و کافی نداشتم و دستورات را باید اجرا می کردم. رییس جمهور می گوید: رییس کل بانک مرکزی با مجموعه دولت هماهنگ نبود و برکنار شد یا استعفا داد. رییس کل بانک مرکزی می گوید: من می خواستم در بانک مرکزی کار حرفه ای و تخصصی کنم اما امر و نهی های بسیار رییس جمهور و… نمی گذاشت کار حرفه ای خود را انجام دهیم و… این سبک مدیریت بله قربان گو می باشد. یعنی اگر بله قربان نگویی باید استعفا بدهی!
آفت بزرگ سبک مدیریت بله قربان گو آن است که شایسته سالاری نابود می شود.

در سبک مدیریت بر مبنای مصلحت، کارها را هر جور که صلاح و مصلحت است انجام می دهیم و کاری با هزینه ها و قیمت تمام شده آن و عواقب احتمالی نداریم. امروز مصلحت این است که فلان کس در فلان جا منصوب شود. مصلحت این است که امروز فلان حرف گفته شود یا نشود. مصلحت این است که امروز بر خلاف دیروز در فلان جلسه و فلان مکان حاضر شویم. همه چیز بر مبنای مصلحت. امروز مصلحت آن است که درود بفرستیم و فردا مصلحت آن است که فریاد مرگ بر فلانی بدهیم. خلاصه مدیریت بر مبنای مصلحت چه کار که نمی کند و چه گره هایی را که باز نمی کند! آفت بزرگ مدیریت بر مبنای مصلحت، فدا شدن کارایی و اثر بخشی و صرفه اقتصادی، فدا شدن شفافیت و پاسخگویی است. چیزی که ما برایش ارزش لازم و کافی قائل نیستیم و مدام دنبال مقصر و شخص ثالث مقصر می گردیم.

دهها و صدها اقتصاددان به رییس جمهور نامه می نویسند که فلان روش یا تصمیم یا فلان سیاست غلط است اما چون مصلحت نمی دانیم که حرف درست دانشگاهیان را اجرا کنیم، پس هیچ به هیچ! مثلا مصلحت است که فلان خبر درج نشود، مصلحت است که فلان روزنامه و فلان سایت بسته شود و… البته ” مصلحت ” همراه با ” عزت و حکمت ” چیز بسیار خوبی است اما به شرطها و شروطها…

به نظر میرسد وقت آن رسیده که اگر مصلحت می دانید از سبک مدیریت بله قربان گو و سبک مدیریت برمبنای مصلحت دست کشیده و امورات خود را بر اساس تعقل و منطق و روشهای اثبات شده علمی و آکادمیک که امتحان خود را پس داده اند پیش ببریم. به نظر میرسد وقت آن رسیده که به کارایی و اثربخشی و صرفه اقتصادی فکر کنیم تا با وجود این همه امکانات و ذخایر و پتانسیل ها بیش از این اتلاف منابع نکنیم. خدا را خوش نمی آید. والامر الیکم

false
true
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false