true
خرداد که میآید ذهن و دلت هزار سو میرود، از بس در خرداد حادثه دیدهایم و گویی عادت کردهایم به این ماه پرحادثه. از دوم و سوم خرداد تا ۱۴ام و ۱۵ام و ۱۸ام و ۲۲ام و ۲۵ام و ۲۷ام و ۲۹ام.
اما امروز دوم خرداد است، روزی که یادآور امید به معنویت و عدالت و آزادی و مردمسالاری است. امیدی که در دل خود روزگاران گذشته و صفی از مبارزان را به یادت میآورد. از او که به بهای پیشرفت و اصلاح و استقلال ایران با خون خود حمام فین را گلگون کرد تا آنکه محصور احمدآباد شد و نشانش را پس از سالها در همانجا میجوییم، تا مجاهد نستوه انقلاب که فریاد مداومش مبارزه با استبداد بود و خمینی کبیر که مردم را ولینعمت خود میدانست و همه زنان و مردانی که تاریخ زندگیشان سراسر مبارزه در برابر استبداد است و تلاش و تابآوری برای آزادی و حصول آنچه صلاح سرزمین و مردم است.
دوم خرداد، روزنه نه، افقی بود به سوی آنچه در پس همه این مبارزات و مجاهدتها، همه ایرانیان و آزادیخواهان در جستوجوی آن بودند. «خاتمی» بدون پیشوند و پسوندهای مرسوم آمد، از صلح، گفتوگو، مردمسالاری و آزادی حق مخالف و رواداری گفت. خاتمی همانهایی را گفت که سالها در انتظار شنیدن آن بودیم. آنچه برای آن دست به انقلابی بزرگ زده بودیم و باورمان شده بود که دیگر به دست فراموشی سپرده شده است.
او شاید حرف جدیدی نزد اما به یاد همه آورد که رمز و راز دور کردن همه تهدیدهای درونی و بیرونی توجه به خواست مردم، شنیدن صدای مردم و آشتی و گفتوگوی صادقانه با مردم است. او آمد نه برای آنکه و آنچه که خود میخواست، بلکه آمد برای آنچه مردم میخواستند.
او با امید و اشک آمد. راه سختی را آغاز کرده بود. هشت سال، به رغم هر ۹روز یک بحران در کنار مردم ماند. هشت سال به رغم عبورهایی که از او شد، ماند و بعد از آن هم رفت و دیگر حتی گوشه چشمی هم به قدرت نشان نداد.
هشت سال رونق اقتصادی و توسعه سیاسی، هشت سال تلاش برای گفتوگو و تعامل سازنده با جهان و چه هنرمندانه دشمنان ایران را منزوی کرد. او همه را به صحنه آورد و گفت شما خود قهرمانید و خواست که ایران برای همه ایرانیان باشد. همان طور که خود میگوید نقدهایی هم داشته، اما مشی او تبدیل مخالف به منتقد و منتقد به موافق است. هیچ رسانهای در زمان او به دلیل شکایت دولت توقیف یا لغو امتیاز نشد. هر چند یک شبه «داور کهریزک» بیش از هفتاد روزنامه و مجله همراه او را به محاق توقیف برد. این یکی از همان بحرانها بود.
دوم خرداد برای همه ما هم امید بود و هم حرکت برای ساختن خود حرکت بود برای دخالت در سرنوشت خود اما نه فقط با صندوق رأی، بلکه با حضوری نهادمند و مؤثر که از شهروند غیرفعال بیاعتماد، شهروندی امین، مسئول و صاحب حق میسازد.
شهروندی که باید در دورافتادهترین نقطه ایران نیز نه فقط مفهوم انتخاب کردن، بلکه مفهوم انتخاب شدن را دریافت میکرد. بیش از صد هزار شهروند ایرانی با اقدام دولت او خود مدیر شهرها و روستاهایشان شدند.
تاریخ را انسانها میسازند و رخدادهای تاریخی اگر با خود شکوه و سربلندی و یا ذلت سرافکندگی دارد، به نقش تاریخی انسان در این دو صورت بر میگردد. نقشی که حتی اگر فقط دستهایش در رسانهها اجازه حضور داشته باشند، او را یک مصلح وطندوست و مردمدار و ضد استبداد مینمایاند و در مقابل از او (انسان) فردی وطنفروش و دیکتاتور به نمایش در میآورد. هر چه که هست این انسانها بودهاند که تاریخ را ساختهاند. دوم خرداد، اگر به نقطه عطفی در تاریخ ایران تبدیل شده، این نقطه عطف به گفتمانی بر میگردد که برخاسته از خواست مردم در زمانه خود بود. انتهای پیام
false
true
http://pejvakelorestan.ir/?p=1939
false
false