×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  جمعه - ۳۱ فروردین - ۱۴۰۳  
true
true
حاج کریم ملک آسا، نامی آشنا برای مردم سیل زده ی پلدختر و معمولان


حاج کریم ملک آسا را در دوران ابتدایی به یاد دارم، کاندیداتوری قوی و مردمی که توانستند در حوزه ی ملاوی (شهرستان پلدختر و معمولان ) در دو دوره ( میاندوره ای و یک دوره ی چهارساله ) به مجلس راه یابند . کریم آسا یا همان حاجی که در دوران وکالتشان زبان مردم بود. حاجی توانایی های خاص خود را داشت، زبانی گویا برای دفاع از حقوق مردم و تلاشی بی وفقه برای خدمت بدون منت داشتند .
حاج کریم ملک آسا، مهندس بود، مهندسی که بخوبی هندسه ی ارتباط با مردم را بلد بودند و صمیمیت و مردمی بودنش برای همگان روشن و عیان بود. ملک آسا ، نماد نمایندگانی است که مردم را دوست می داشت و بدون واسطه یا واسطه های خاصی با موکلان ارتباط داشتند.
اما در ایام پسا سیل ۱۲ فروردین ماه ۱۳۹۸ باز هم نام حاج کریم ملک آسا در بین مردم بویژه اهالی سیل زده ی شهرستان پلدختر و معمولان بر سر زبان ها افتاد. ملک آسا که وکیل پیشین مردم حوزه ی ملاوی بود، حال مردم سیل زده را جویا شدند و در جهت کمک و امدادرسانی به مردم تلاش نمودند .
حاج کریم ملک آسا، هنوز نام روستاهای شهرستان پلدختر و بخش معمولان را فراموش نکرده است، یکی از دوستان می گفت که حاج کریم به من گقتند که مردم فلان روستا …….. را از توزیع اقلام و کالاها فراموش نکنید .

سیل ۱۲ فروردین و ایام پسا سیل، علاوه بر آثار و پیامدهای منفی، آزمونی برای همه بود، مردمی بودن و مردمی نبودن خیلی ها ثابت شد، مهندس بودن و مهندس نبودن خیلی ها ثابت شد، صداقت و عدم صداقت، کاندیداتورها و وکلای ادوار که روزگاری بر بنرهای تبلیغاتی از خدمت و خدمت رسانی می نوشتند بر همگان ثابت شد.
ثابت شد که کریم ملک آسا همان حاجی دلسوز و مردمی سال های گذشته است که هنوز مردم شهرستان پلدختر و معمولان را فراموش نکرده است .

ثابت شد که حاج کریم ملک آسا به مردم بعنوان ابزار سیاسی و پله ی ترقی برای خود، نمی نگرد بلکه سیاست را عاملی برای خدمت بدون منت به مردم می داند .

آری سیل ۱۲ فروردین، نام بسیاری از مردان بزرگ روزگار را دوباره بر سر زبان ها انداخت که حاجی خودمانی ( کریم ملک آسا ) از جمله ی آنها بود . انتهای پیام
بصیر کوشکی

false
true
false
false
  1. سیاسی مدرن

    کینه توزها و عقده ایها نمیگذارند

  2. عبدالرضا

    خدا ازش راضی باشه
    سال ۶۸ درکبودرآهنگ سرباز نیروی هوایی بودم.نمیدانستم اصلا این فامیلی ملک آسا لر است یا فارس یا ترک، ولی قرار بود از پادگان نوژه بازدیدکندواز آنها بخواهد برای مبارزه با حشراتی که به کشاورزان لرستانی بخصوص در بروجرد خسارت زده بودهواپیمای سمپاش اعزام کنند.
    آمد دید روی سینه ام نوشته شده عبدالرضا بیرانوند،گفت بچه جان لر هستی؟گفتم بله،گفت مشکلی نداری؟نمیدانستم نماینده مجلس است ولی با کمی شرمندگی مشکل مالی پدرم برای معالجه مادرم را عنوان کردم.آن روز هم آدرس پدرم راگرفت وهم ۱۲هزارتومان پول بمن داد.باورش برایم سخت بوداما کرامت وبزرگی اش همیشه دریادم باقی ماند.بعدها فهمیدم به پدرم هم نامه پذیرش دربیمارستان قم داده است که هزینه ای هم ازآنها نگرفته بودند.
    تازه بعدازبرگشتن فهمیدم نماینده پلدختر بوده .
    دورود به شرفش که درتمام عمرم کسی انقدر مرا خوشحال نکرده بود.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false