true
یکی از رسالت های محوری و اساسی درنظام آموزشی دنیا پرورش قدرت تفکر دانش آموز است و معلم در این خصوص تاثیر گذار ترین نقش را دارد . معلم به جای انباشته کردن ذهن دانش آموز از ملفوظات و محفوظات، ذهن دانش آموز را در ارتباط با موضوع درسی به چالش کشیده تا دانش آموز با تلاش بی وقفه به هدف برسد. به قول پیاژه یک نوع عدم تعادل در فراگیرندگان بوجود می آورد. این مهم در حوزه آموزش بوده و بی شک یکی از مولفه ها در آموزش و پرورش نوین است. حال سوال پیش می آید که آیا این شاخص به تنهایی با توجه به ضروریات دامنه ی گستره ی علم و نیاز جامعه به دانش آموزی فعال و ماهر و کارآ می تواند نقش خود را کامل ایفا نماید؟ قطعا پاسخ منفی است.
یکی دیگر از رسالت های آموزش وپرورش در هر کشوری تقویت نگرش انسان به زندگی و ارتقای فلسفه ی آن ایجاد توانایی در افراد جامعه برای زندگی سالم و سازنده است.
و یکی از ویژگی های آموزش وپرورش پیشرفته و مدرن ، توجه ی ویژه به فعالیت هایی است که دانش آموزان در بیرون از کلاس و مدرسه انجام می دهند که بی شک بیشتر از فعالیت های کلاسی در رشد دانش آموزان موثر است.
برای تعدیل نارسایی وکاستی های برنامه درسی، توجه به علایق و استعدادها، پاسخ به نیازهای فردی، غنی سازی اوقات فراغت، پاسخ به تحولات پرشتاب دنیای امروز و تعمیق فرآیند یاددهی و یادگیری باید در مدارس درنظر گرفته شود.
فعالیت و بعضا غنی سازی اوقات فراغت باعث می شود دانش آموز فرصتی برای نشان دادن خویش پیدا کند، خلاقیت ها فرصت رشد پیدا کنند، بهترین فرصت برای یادگیری های متعدد و متنوع همچون هنر و صنعت است.
فعالیت ها ی فوق برنامه در کشورهای سوئد و مالزی و ژاپن تحت عنوان فعالیت های آزاد و خاص جز برنامه های درسی کلاسی محسوب شده و بافعالیت های روزانه تلفیق شده و عین برنامه های درسی است. یکی از مهم ترین مولفه ای تاثیر گذار در آموزش وپرورش نوین با تاکید بر “نظریه تفسیری” ((مایکل یانگ)) که مورد توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت است و راهکار لازم را جهت رهایی از آموزش وپرورش سنتی به آموزش وپرورش نوین داده است.
نظریه “مایکل یانگ” به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان شکاف میان جامعه شناسی آموزش وپرورش جدید و آموزش وپرورش سنتی نوعی تغییر پارادایم یا انقلاب در جامعه شناسی محسوب میشود.
جامعه شناسی آموزش وپرورش جدید دیدگاه “کارکردگرایانه” در مورد جامعه و رفتار انسان را رد و نسبت به فهم الگوهای ارتباطی که ساخت اجتماعی را تشکیل می دهند ابراز علاقه کرده است.
دراین دیدگاه جامعه یک “هویت پویا” تصور می شود که روابط اجتماعی ناشی از کنش و واکنش مردم شکل می دهد . این دیدگاه انسان را موجودی فعال می نگرد درصورتی که درکارکردگرایی مردم صرفا اجراکنندگان نقش های اجتماعی از قبل تعیین شده تصور می شوند .
پس آموزش وپرورش نوین کشف و به کار انداختن نیروی خلاقه انسان و به فعلیت بخشیدن آن است واز محدوده زمانی و مکانی اینجا واکنون بیرون می آید و دامنه ی گستره ی خود را با ضروریات جامعه جهانی توسعه می یابد. آموزش و پرورش نوین تمام لایه های فردی و اجتماعی را در بر می گیرد و اخیرا آن را در سه حیطه موسوم به “h”
Headبه معنی سر
Heartقلب
Handدست
تعریف کرده اند .
سند تحول بنیادین و در آن ساحت های ششگانه به درستی و مفصل به این موضوع پرداخته است. چرا که رویکرد سند تحول بنیادین آموزش وپرورش رویکردی تربیتی است و مهم ترین چرخش سند تحول بنیادین تبدیل نظام آموزش و پرورش از یک نهاد صرفا آموزشی به یک نهاد فرهنگی تربیتی است. دراین سند که ۳۳۲برنامه ذیل ۶ زیر نظام مسیر تحقق را طی می کند حوزه معاونت پرورشی و فرهنگی در تدوین و اجرا تعداد ۴۴برنامه با مسئولیت مستقیم و۱۷۳ برنامه به صورت مشارکتی که در مجموع ۷۰ درصد برنامه ها در این حوزه قابل اجرا است. که اوقات فراغت و فعالیت های فوق برنامه و برنامه های مکمل جز ذات این حوزه ی پهن پیکر بوده است. ضرورت دارد سیاست های وزارت آموزش وپرورش در گام جدید به سمت فعالیت های فرهنگی هنری اردوها و فضاهای پرورشی و کانون های فرهنگی تربیتی سوق داده شود تا دانش آموزی تمام ساحتی تربیت شود.
عنایت صادقی
false
true
http://pejvakelorestan.ir/?p=2566
false
false