true
کرونا همان سنگ محکی است که عیار خیلیها را مشخص میکند. از فرشتگان عاشقی که این روزها شاهد رقص خسته اما زیبایشان در جبهه سلامتیم تا سیاهرویانی که سوداگر جان انسانها میشوند و سیاهبازانی که اینک در آزمونی حقیقی، نمیتوانند در پناه هیچ شعاری پنهان بمانند.
حالا هرکسی باید پشت تریبون حقیقی و حقوقیاش بأیستد و مسئولیت تمام مواضع و اقدامات و برنامههایش را بر عهده بگیرد. اینجا دیگر نمیشود نمودارها را با جادوی جبر سیاسی سرنگون کرد. گویاتر از سکوت کشتههای کرونا فریادی نیست، هیچ کمکی هم از دفاتر تحقیقات تشریفاتی و مراکز آمارهای ساختگی ساخته نیست تا فرمولهای درهمتنیده اقتصادی را بپیچاند و از لابلایش به مردم دروغ تحویل بدهند.
اینجا ما با رقمی مواجهیم که نه «نقطه به نقطه» دارد و نه «حباب»! طبیعتاً این امکان که فوتشدگان کرونایی نمرده باشند و خودشان را به مردن زده باشند هم وجود ندارد!! پس همین رقم، بدون ترکیب با هیچ متغیر ذهنی یا عینی دیگری و فقط با مقایسه با رقم خالص سایر کشورها؛ البته به نسبت جمعیت، میتواند نشان دهد که چقدر از شعارهایی که دادهایم فقط شعار بوده است.
نمیخواهم بگویم که وضعیت قرمز است. بدون شک ما این بحران را هم پشت سر خواهیم گذاشت. اصلاً شاید کرونا آنطور که میگویند بیماری خیلی خطرناکی نباشد. شاید هم باشد! اما همین شایدها و ابهامات، قاطعترین دلیل برای این ادعاست که ما هنوز درباره تهدیدی که جان هموطنانمان را یکی پس از دیگری میگیرد به وفاق و اتحاد نرسیدهایم.
اینکه ما هنوز اطمینان نداریم که وضعیتمان سفید است یا قرمز؟ نشانه ضعف و بیماری خطرناکی است که سالهاست در جامعه ایرانی ریشه دوانده، اعتمادی که نه تنها کم شده بلکه اینک تبدیل به عنادی اجتماعی برعلیه مبادی و مراجع رسمی کشور شده است. کافیاست دوربین صدا و سیما به سمت فروشگاههای مملو از کالا بچرخد و بگوید که مشکلی از بابت تأمین مایحتاج عمومی نداریم تا مردم نگران شوند که آن چیزکی که رسانه ملّی دربارهاش چیزها میگوید چیست؟
مشکل دیگر ما بحران ناکارآمدی است. بحرانی که اتفاقاً با مسئله «عناد اجتماعی» رابطهای مستقیم و نزدیک دارد. بسیاری از همین صفها ناشی از اضطرابی است که مردم از ناکارآمدی نهادها و مسئولین دارند. عدم اطمینان از توان نهادها و سازمانهای کشور، ریشه بسیاری از استرسهایی است که میتواند بحرانهایی نظیر کرونا را مضاعف نماید.
به هر روی همچنان که نمودار تصاعدی شیوع کرونا رو به افزایش است، اعتماد اجتماعی ما نیز در طول چند دهه گذشته همواره رو به افول بوده است. اما من اطمینان دارم که هم آن فواره به زودی رو به سرنگونی خواهد گذاشت و هم این روند نزولی بالاخره روزگاری به رشد مثبت خواهد رسید. فقط امیدوارم نقطه عطف این یکی به همین زودیها باشد. و چه کسی میداند؟ شاید آن نقطه عطف همین سال ۹۸ باشد.
بهزاد مومنی مقدم
۱۵ اسفند ۹۸
false
true
http://pejvakelorestan.ir/?p=4708
false
false