true
چین، ویتنام و کرهشمالی ٣ کشور آسیای شرقی بودند که پس از ظهور کمونیست در شوروی به این جبهه پیوستند و حکومتهایی را براساس همان الگو طراحی کردند: حزب واحد ، دولت مقتدر، برنامهریزی متمرکز، دشمنی با آمریکا و نبود دموکراسی
جنگ ویتنام و آمریکا در سال ۱۹۷۳ با تصمیم به عقبنشینی نیروهای ایالات متحده از خاک ویتنام به پایان رسید و بعد از اتمام جنگ تا سال ۱۹۷۵ رهبران حزب کمونیست ویتنام سرمست از پیروزی نظامی خود اسیر همان توهمات پیشین بودند تا اینکه کشور به مانند (برادر بزرگتر _ چین کمونیست) در ورطه فقر تدریجی افتاد.
در چین بعد از مرگ مائو اقتصاد در حال از هم پاشیدن بود و میلیونها انسان از گرسنگی جان خود را از دست دادند تا آنکه شیائو پینگ با معرفی ایدۀ «فکر نو» که تلفیقی از اقتصاد رقابتی و استقبال از سرمایهگذاری خارجی به رهبری حزب کمونیست حاکم بود نه تنها توانست پرجمعیتترین کشور جهان را در مسیر تازهای قرار دهد بلکه الگویی برای سایر کشورهای کمونیست بخصوص ویتنام نیز شد و هشت سال بعد از معرفی «فکر نو» در چین کمونیست، ویتنام که آنروزها تورم ۷۰۰ درصد و خطر فروپاشی کامل اقتصادی را تجربه میکرد همان روش را مبتنی بر ارتباط با دنیای آزاد و جلب سرمایههای خارجی در پیش گرفت.
ویتنام امروز علیرغم حفظ پوسته خارجی کمونیستی خود از انزوای سیاسی خارج شده، مشمول تحریمهای جهانی نیست، اقتصاد خود را به بازارهای جهانی پیوند داده و با تضمین رفاه مردم یکی از کشورهای سریعاً رو به رشد در شرق آسیا محسوب میشود که با جلب ۱۶ میلیون گردشگر خارجی در سال یکی از کشورهای بسیار مستعد برای جلب سرمایههای خارجی به شمار میرود.
اما کره شمالی که همچنان به عقیده گرایی کمونیستی دوران استالین و مائو پایبند مانده با وجود برخورداری بیشتر از میراث باقیمانده از دوران تسلط ژاپنیها در زمینۀ وجود زیرساختهای شهری و صنعتی عملا در حال درجا زدن و عقب ماندن از سایر کشورهاست و شاید هیچ حکومت دیگری در جهان مثل کرهشمالی مردمان خود را به یک چنین شیوه وحشیانهای در جو هراس، سرکوب و گرسنگی گرفتار نکرده و با وجود انواع تحریمها نه تنها تغییری در رفتار رژیم پیونگ یانگ رخ نداده بلکه سران این کشور در نهایت تصمیم گرفتند با ساخت انواع بمب هستهای به کل سرزمین خود را از دنیای بیرونی جدا کنند./ انتهای پیام
false
true
https://pejvakelorestan.ir/?p=5624
false
false