true

«تاریخ فقط گذشته نیست، آیندهای است که هنوز نیامده اما بارها تکرار شده است.» دکتر یعقوب توکلی در این گفتوگو، نهتنها از مصیبت فراموشی تاریخ میگوید، بلکه نشان میدهد چگونه جهل تاریخی، ما را دوباره به دام غرب، تحقیر، و خود ویرانگری میاندازد. از خیانت خواص در صفویه تا شوآف روشنفکران امروز؛ تاریخ اگر خوانده نشود، انتقام میگیرد.
به گزارش پایگاه خبری پژواک لرستان به نقل از گروه فرهنگ خبرگزاری فارس_ فاطمه زهرا نصراللهی: در جهانی که هر لحظه با تصمیمات سرنوشتساز و بحرانهای نو به نو روبهرو میشویم، تاریخ تنها یک داستان کهن یا مجموعهای از وقایع گذشته نیست؛ بلکه گنجینهای است که درسهایش میتواند مسیر آینده را روشن کند. با دکتر «یعقوب توکلی»، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، به گفتوگو نشستیم؛ از وحدت ملی که بارها چون سپری پولادین ملت را حفظ کرد، تا تحریفهایی که چون سمی خاموش، باورهای جامعه را هدف گرفتهاند. این مصاحبه، دعوتی است به بازاندیشی در تاریخ؛ نه فقط برای دانستن، بلکه برای ساختن فردایی هوشیارتر و استوارتر. با ما همراه شوید تا کشف کنید چگونه گذشته، کلید تصمیمات امروز و امید آینده است.
*پیوند تاریخ با آینده؛ چرا گذشته مهم است؟
فارس: چرا مطالعه تاریخ برای عموم مردم، بهویژه جوانان، اهمیت ویژهای دارد؟ چه نمونههایی از تاریخ معاصر میتواند ما را در تصمیمات امروز یاری کند؟ توکلی: مطالعه تاریخ از آن جهت برای عموم مردم، بهویژه جوانان، اهمیت دارد که ما را به گذشته متصل میکند و از حوادث پیشین آگاه میسازد. این آگاهی، به ما عبرتهایی میآموزد که برای زندگی در حال و برنامهریزی برای آینده ضروری است. تاریخ، دانشی است که گذشته را به ما نشان میدهد و از خطاها و موفقیتهای پیشینیان درس میگیرد. وقتی گذشته را بشناسیم، مثلاً رفتار یک همسایه در گذشته با چه رفتار و عقیدهای با ما چگونه رفتار کرده است، میتوانیم در زمان حال با احتیاط و آگاهی عمل کنیم و برای آینده راهبُردهای دقیقتری طراحی کنیم. تاریخ صرفاً روایت وقایع و حوادث نیست، بلکه شامل تاریخ اندیشه، اقتصاد، سیلابها، زلزلهها، جنگها و سیاستهاست. گاهی تصور میشود تاریخ تنها به زندگی سیاستمداران، پادشاهان یا اندیشمندان محدود است، اما اینگونه نیست. برای مثال، اگر بدانید در گذشته، کنار رودخانهای هر چند سال یکبار سیلاب آمده، در آنجا خانه نمیسازید. اگر آگاه باشید که کودکان در آن رودخانه غرق شدهاند، فرزندانتان را به آنجا نمیفرستید. یا اگر بدانید در جنگلی حیوانات وحشی یا فرو چالهای وجود داشته که به دیگران آسیب رسانده، با احتیاط عمل میکنید و کودکانتان را رها نمیکنید. اینها همه تاریخ است.
بنابراین، تاریخ تنها به کوروش، داریوش، جنگهای ایران و روم، حمله مغول، سلطه انگلیسیها یا تهاجم آمریکاییها محدود نمیشود. تاریخ، مجموعهای از تجربیات است که با سرنوشت ما پیوند دارد. در سطح کلان، تاریخ نشان میدهد که وقتی روابط اجتماعی در جامعهای ضعیف شده، حمله خارجی رخ داده است. هرگاه ملتها دچار تفرقه بودهاند، رهبران ناکارآمد داشتهاند یا پادشاهان ضعیف بودهاند، کشور در برابر بیگانگان آسیبپذیر شده و سیطره خارجی اتفاق افتاده است. اما وقتی وحدت و همدلی وجود داشته، مقاومت موفق بوده است. این تجربیات، برای تصمیمگیریهای امروزی ما راهگشاست. تاریخ، بهویژه در حوزه تصمیمگیریهای کلان سیاسی و اجتماعی، اهمیتی دوچندان دارد. ما با مطالعه تاریخ میفهمیم که چه باید بکنیم، برای آینده برنامهریزی دقیقتری انجام میدهیم و با حساسیت و دقت بیشتری تصمیم میگیریم. چه در برنامهریزی فردی، چه اجتماعی و چه بینالمللی، آگاهی تاریخی به ما کمک میکند تا با هوشیاری عمل کنیم. جوامعی که تاریخ نمیدانند، مانند هندوانهای رها شده در آباند که جریان آب آنها را به هر سو میبرد و اختیاری از خود ندارند.
*وحدت ملی، کلید عبور از بحرانهای تاریخی
فارس: با توجه به تجربه شما در پژوهشهای تاریخی، چه عبرتهایی از تاریخ ایران وجود دارد که میتواند امروز راهنمای فعالان سیاسی و اجتماعی باشد؟توکلی: تاریخ معاصر ایران سرشار از عبرتهایی است که میتواند راهنمای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی امروز باشد. یکی از مهمترین درسها، ضرورت وحدت و همدلی ملی است. تجربه تاریخی نشان میدهد هرگاه ملت ایران مانند پیکری واحد عمل کرده و روحی واحد داشته و رهبرانی دلسوز، وطندوست و اسلامدوست بر آن حاکم بودهاند، شرایط بهتری رقم خورده و تصمیمات بهتری اتخاذ شده است. این رهبران، مانند پدرانی دلسوز برای جامعه عمل کردهاند. اما هرگاه چهرههایی با تمایلات وابسته به بیگانه یا منافع شخصی بر مسند قدرت بودهاند، کشور آسیب دیده است.
اسناد تاریخی نشان میدهد که بسیاری از دولتهای استعماری، از جیب ملتهای تحت سلطه خود به مزدوران داخلی پول میپردازند. برای مثال، در ایران، اسناد خانه سدان و دیگر منابع نشان میدهد که برخی نمایندگان، وزرا و نخستوزیران، حقوقبگیر دولت انگلستان بودند. این افراد از منابع ملت ایران بهرهمند میشدند، اما در خدمت منافع بیگانگان بودند. در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، پس از موفقیت کودتا، اموال و منابع ملی، مانند کارخانهها و زمینها به عوامل کودتا واگذار شد. این نشان میدهد که بیگانگان برای منافع ملتهای تحت سلطه ارزشی قائل نیستند و تنها به دنبال سلطهاند. نمونه دیگر، رفتار قدرتهای استعماری با نیروهای وفادار به خود است. در درگیریهای منطقهای، مانند نزاع با اسرائیل، دیده شده که اسرائیلیها برای نیروهای فداکار خود ارزشی قائل نیستند. رزمندگان حزبالله گزارش دادهاند که در بازجوییها، کشته شدن مزدوران اسرائیل برای این رژیم اهمیتی نداشته و در آمار رسمی ثبت نشده است. این الگو در مورد مزدوران آمریکا و انگلیس نیز صدق میکند. آنها بهراحتی نیروهای خود را قربانی میکنند و مزدور بعدی را جایگزین میکنند. این تجربه تاریخی، توهم خدمت به غرب برای کسب آسایش یا رفاه را باطل میکند. وابستگی به غرب، نهتنها امنیت نمیآورد، بلکه به حماقت و نابودی منجر میشود. همچنین، رفتار متفاوت قدرتهای استعماری در جنایاتشان قابلتوجه است. انگلیسیها جنایات خود را انکار میکردند و میگفتند به آنها ربطی ندارد. روسها جنایات خود را پذیرفته و به زورگویی خود افتخار میکردند. آمریکاییها نیز مسئولیت جنایات خود را میپذیرند، اما آن را توجیه میکنند. این تفاوتها، شناخت الگوهای رفتاری دشمنان را آسانتر میکند.
*تریاک؛ ابزار خاموش سلطه در دست استعمار
قدرتهای استعماری برای غلبه بر ملتها، از ابزارهایی مانند گسترش اعتیاد استفاده کردهاند. در قرن نوزدهم، انگلیسیها با ترویج تریاک در ایران، هند و چین، اراده جوامع را تضعیف کردند. اسناد نشان میدهد که بزرگترین خانوادههای آنگلوفیل در ایران، از تاجران تریاک بودند. آنها با گسترش اعتیاد، ملتها را تضعیف میکردند تا سلطه خود را تحمیل کنند. این الگوها، ضرورت هوشیاری در برابر دسیسههای خارجی را گوشزد میکند. امام خمینی (ره) یکی از کارهای بزرگش این بود که ماهیت و الگوی سلطهگری انگلستان را شناخت. باید بفهمیم این کشورها هیچ ارزشی برای انسانها قائل نیستند؛ همانهایی که در الجزایر سر مبارزان را بریدند و در موزهها گذاشتند. اینها شریفترین انسانها را کشتند. وقتی اینها در برابر جنایات اسرائیل سکوت میکنند و حتی از جنایتکاران حمایت میکنند، نباید انتظار انصاف داشت. ذات آنها با خشونت، آدمکشی و ایجاد وحشت گره خورده. مثلاً در کنگره آمریکا، برای یک جنایتکار کودک کش ایستاده کف میزنند، بعد ادعای دفاع از حقوق بشر میکنند. این تناقض، نشاندهنده واقعیت تلخ سیاست جهانی است.
*از صفویه تا امروز؛ هزینههای نادیده گرفتن تاریخ
فارس: از دیدگاه شما، بصیرت سیاسی بدون داشتن بصیرت تاریخی چه کاستیهایی پیدا میکند؟ آیا سیاست بدون درک تاریخ ممکن است به خطا برود؟ توکلی: بصیرت سیاسی بدون آگاهی تاریخی ممکن نیست. سیاست، هنر درک کلیات تاریخ و اتخاذ تصمیم بر اساس واقعیتهای گذشته است. سیاستمداری که تاریخ نداند، ممکن است خود را بینیاز از تجربه بداند، اما گرفتار اشتباهات اساسی خواهد شد. حکمت سیاسی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، ریشه در آگاهی عمیق تاریخی آنها دارد. این آگاهی، به ایران کمک کرده تا در برابر توطئهها و فشارهای خارجی مقاومت کند.برای مثال، ایستادگی ایران در دفاع مقدس، با وجود کمبود امکانات و جوانی فرماندهان مانند شهید حسن باقری یا محسن رضایی، نتیجه درک تاریخی از ضرورت مقاومت بود. این مقاومت، امنیت و اقتدار امروز ایران را تضمین کرد. اما در مقابل، سقوط صفویه به دلیل عدم آمادگی نظامی و غفلت از تهدیدات خارجی، نشاندهنده پیامدهای فقدان آگاهی تاریخی است.سیاستمداری که تاریخ را نادیده بگیرد، مانند کسی است که در تاریکی گام برمیدارد و به خطا میرود و تصمیمگیری سیاسی بدون آگاهی تاریخی، منجر به اشتباهات بزرگ میشود. یکی از نقاط قوت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب، همین آگاهی تاریخی عمیق آنهاست؛ چون بر پایه مطالعات جدی و نظاممند شکلگرفته است. در جامعه ما هم نوعی آگاهی تاریخی عمومی وجود دارد، حتی اگر بسیاری کتاب نخوانده باشند؛ چون در معرض گفتوگوها، کلاسها، فیلمها و گزارشهای تاریخی قرار گرفتهاند.
نمونهاش دوران دفاع مقدس است. ما با دست خالی و با جوانانی کمسنوسال مانند شهید حسن باقری مقاومت کردیم، چون میدانستیم اگر کوتاه بیاییم، انقلاب را از دست میدهیم. نتیجه ایستادگی، امنیت امروز است؛ جایی که زن چادری و زن بیحجاب هر دو در آرامش زندگی میکنند. با این حال، امروز گاهی بهجای شنیدن حرفهای صادقانه و واقعبینانه دوستانمان، جذب تبلیغات فریبنده دشمن میشویم. چون شنیدن حقیقت سختتر از شنیدن دروغهای خوشفرم است. مثل تفاوت تخممرغ و پفک؛ اولی مغذی است ولی دومی خوشمزهتر به نظر میرسد. ذهن ما هم گاهی پفک پسند میشود و روایتهای سطحی یا سرگرمکننده مثل رمان یا فیلم را بیشتر میپذیرد، چون سادهترند. اما فهم حقیقت، چه تاریخی، چه علمی نیاز به تلاش و دقت دارد.
*غفلت تاریخی؛ عامل تکرار بحرانها
فارس: چه نمونههایی از بحرانها یا اشتباهات سیاسی در تاریخ ایران وجود دارد که ناشی از ناآگاهی تاریخی بوده است؟ توکلی: تاریخ ایران پر از نمونههایی است که غفلت از آگاهی تاریخی به بحران منجر شده است. مشروطیت، جنگهای ایران و روسیه، قراردادهای تحمیلی، کودتای ۲۸ مرداد، اشغال ایران در جنگ جهانی و قحطی ناشی از آن، همگی نمونههایی از این دستاند. در این موارد، یا مردم بصیرت کافی نداشتند یا رهبران از تاریخ درس نگرفته بودند. برای مثال، در ماجرای اشغال فلسطین، علمای فلسطینی به کشورهای منطقه التماس کردند که جلوی اسرائیل را بگیرند، اما غفلت منطقهای باعث شد این تپه کوچک که با چند سرباز قابل تسخیر بود، به دژی نفوذناپذیر تبدیل شود. آگاهی تاریخی، دانش اقدام سریع و فهم درست قضایا را به ما میدهد تا تصمیمات بهموقع بگیریم. در ایران عدهای میخواهند ما سلطه غرب و نظم ناعادلانه جهانی را بپذیریم، اما مردم ایران بهویژه آن بخش انقلابی و آگاه جامعه بر اساس تجربه تاریخیشان فهمیدهاند که اگر میخواهند در صلح و امنیت زندگی کنند، باید آماده جنگ باشند. مثل دوران صفویه که بیآمادگی در برابر تهدیدها باعث سقوط و تجزیه کشور شد. تجربه تاریخی به ما میگوید که باید فرمانده، مدیر، رهبر و نسل جایگزین تربیت کنیم. اگر این کار را نکنیم، با رفتن هر شخصیت مؤثر دچار بحران میشویم؛ همان چیزی که امام خمینی (ره) آن را «بحران شاهمردهسالی» نامید. ما بهجای تربیت هدفمند، اغلب اتفاقی افراد را بالا آوردهایم. از سوی دیگر، یکی از خطرات بزرگ، تحریف تاریخ است.
وقتی تاریخ تحریف شود، بنیانهای فکری جامعه تضعیف میشود، مفاهیم جابهجا میشوند و بصیرت سیاسی کاهش مییابد. اگر جلاد را شهید و شهید را خائن جلوه بدهند، جامعه در فهم حقیقت دچار تزلزل میشود. نظام آموزش تاریخ ما نیز دچار ضعفهای جدی است. برخی معلمان و حتی کتابهای درسی، روایتهایی نادرست و مشوش از تاریخ انقلاب ارائه میدهند. دروغهایی مثل «امام خمینی عامل انگلیس بوده» یا «رهبران انقلاب آموزشدیده شورویاند» بهراحتی پذیرفته میشوند، چون ذهن جامعه برای تحلیل عمیق تربیت نشده است. در برابر این تحریفها باید ایستاد. معلمان و پژوهشگران تاریخ باید دقیق، آگاه و مسئول باشند و بدانند هر چیزی که چاپ شده الزاماً حقیقت نیست. جامعه باید یاد بگیرد بین راست و دروغ، افسانه و واقعیت، با تعمق و مطالعه فرق بگذارد. کاری سخت، اما ضروری.
*پرسشگری، کلید ورود به فهم تاریخی عمیقتر
فارس: اگر بخواهید یک توصیه کلیدی به نسل جدید برای فهم بهتر تاریخ داشته باشید، چه میگویید؟ از کجا و چگونه باید شروع کنند؟توکلی: به نسل جوان توصیه میکنم مطالعه تاریخ را از منابع ساده و قابلفهم آغاز کنند. کتابهای آسان خوان، ذهن را برای ورود به موضوعات پیچیدهتر آماده میکنند. مانند ورزش، ذهن باید بهتدریج به مطالعه عادت کند. وقتی با کتابی ساده شروع کنید، پرسشهایی در ذهنتان شکل میگیرد: ماجرای قبل از این چه بود؟ بعد از آن چه شد؟ این پرسشها شما را بهسوی منابع جدیتر و عمیقتر هدایت میکند. مطالعه باید با راهنمایی مربیان آگاه و منابع معتبر همراه باشد. از پذیرش شتابزده روایتهای غیرمستند پرهیز کنید و با تعمق، حقیقت را از تحریف بازشناسید. فیلمها، مستندات و گفتوگوهای تاریخی نیز میتوانند آگاهی را تعمیق کنند.اگر بخواهید از ابتدا کتابهای سنگین مانند تاریخ طبری یا تاریخ مدنی بخوانید، ممکن است سردرگم شوید. مطالعه باید مرحلهبهمرحله باشد تا ذهن به قلاب دانش گیر کند و برای صیدهای بزرگتر آماده شود.
*تحریف تاریخ، سستکننده بنیانهای فکری جامعه
فارس: چه رابطهای میان تحریف تاریخ و کاهش بصیرت سیاسی در جامعه میبینید؟ چطور میتوان با تحریفهای تاریخی مقابله کرد؟ توکلی: تحریف تاریخ، با قلب حقیقت و جابهجایی نقش جلاد و شهید، بنیانهای فکری جامعه را متزلزل میکند.
برای مثال، شایعاتی مانند اینکه «امام خمینی برای املاک خود انقلاب کرد» یا «انقلاب اسلامی پروژهای انگلیسی بود»، با هدف تخریب باورهای ملی ساخته شدهاند. این تحریفها، وقتی در ذهن جامعه جا بیفتند، پذیرش حقیقت را دشوار میکنند. متأسفانه، نظام آموزش تاریخ در ایران گاهی تحتتأثیر جریانهای روشنفکری مخالف انقلاب قرار گرفته و این تحریفها را تقویت کرده است. در جلسهای با معلمان تاریخ در کرمانشاه، یکی از آنها پرسید: «آیا واقعاً امام خمینی (ره) برای املاک خود انقلاب نکرد؟» این نشاندهنده آشفتگی ذهنی در نظام آموزشی ماست. معلمان تاریخ باید خود از تحریف مصون باشند و با مطالعه نقادانه، حقیقت را از دروغ تشخیص دهند. پذیرش بیچونوچرای هر متن مکتوب، به گسترش تحریف دامن میزند. برای مقابله با تحریف، باید مطالعه عمیق، تعمق و تشخیص راست از دروغ را با زحمت و دقت انجام داد. جامعه معلمان تاریخ باید آگاه باشد که هر متن چاپشده لزوماً درست نیست. مطالعه دقیق و نقادانه، تنها راه جلوگیری از تحریف و حفظ بصیرت سیاسی است.
*مسئولیت تاریخی؛ حقیقتگویی بیملاحظه
فارس: بهعنوان یک پژوهشگر تاریخ، چه مسئولیتی برای خودتان در قبال تبیین درست تاریخ احساس میکنید؟ و چه انتظاری از رسانهها و نخبگان فرهنگی دارید؟ توکلی: بهعنوان پژوهشگر تاریخ، خود را مسئول تبیین حقیقت و مقابله با تحریف میدانم. تمام عمرم را وقف مطالعه، نگارش و نقد روایتهای تاریخی کردهام. این مسیر، با چالشهایی مانند دشمنیها و مقاومت برخی مسئولین همراه بوده است. گاهی مجبور شدهایم با مسئولین فرهنگی که فاقد تخصص لازماند، بحث کنیم تا اشتباهاتشان را اصلاح کنیم. بسیاری از این مسئولین، مهندسانی هستند که چون در جای دیگر مدیریت نیافتهاند، بر دوش فرهنگ سوار شدهاند. گفتن حقیقت، تلخ و دشوار است، اما وظیفه مورخ، بیان واقعیت بدون ملاحظه است. من نقدهای فراوانی نوشتهام، کتابهایی تألیف کردهام و زاویه دید مورخان را توضیح دادهام. مبانی مشترک جریانات تاریخی را بیان کردهام و اشتباهات آنها را یادآوری کردهام. این کار، گاهی برای مسئولین مطلوب نیست، زیرا مقام معمولاً با تمجید و تأیید همراه است. اما حقیقت، تکاندهنده و گاه ناخوشایند است. از رسانهها و نهادهای فرهنگی انتظار دارم با حمایت از تولید محتوای تاریخی دقیق و جذاب، به ترویج آگاهی تاریخی کمک کنند. تهیه مستندات، فیلمها و برنامههای آموزشی، تاریخ را به شکلی زنده به مخاطبان ارائه میدهد. همکاری با پژوهشگران و معلمان تاریخ برای اصلاح نظام آموزشی و تربیت نسلی آگاه، ضرورتی انکارناپذیر است. مطالعه پیوسته، همراه با راهنما و مربی، راه رسیدن به حقیقت تاریخی است. باید حداقل در هر موضوع، مطالعهای نظاممند و مداوم انجام شود، نه صرفاً خواندن چند کتاب پراکنده./ فارس
false
true
https://pejvakelorestan.ir/?p=16953
false
false