×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  دوشنبه - ۲ مهر - ۱۴۰۳  
true
true
جغرافیای زاگرس و شاخص فلاکت بالا، زمینه ها و علل: دکتر سید رحمت اله موسوی فر

جغرافیای زاگرس از جمله چند بخش جغرافیایی ایران است که الزامات، شرایط و زیست خاص خود را داراست. کسب رتبه اول شاخص فلاکت «تورم +بیکاری»در سال جاری باز حاکی از تثبیت شرایط گذشته دارد. روایتی که مورد بحث بسیاری از کنشگران قرار گرفت اما متأسفانه نتوانست از حالت روایتی به تحلیلی از هستی شناسانه به معرفت شناسانه خود را نشان دهد. نگارنده در صدد است تا به تحلیل چرایی و زمینه های این مساله بپردازد‌. از نظر نگارنده شیوه تولید، قرار گرفتن کنش سیاسی بر مدار انتصابات، حذف رویکرد جامعه محور در نزد کنشگران و‌ کارگزاران و مهاجرفرستی از جمله عوامل کسب شاخص فلاکت «تورم + بیکاری» در جغرافیای زاگرس می باشد.

شیوه تولید؛ هر مکانی شیوه تولید خود را داراست. شیوه تولید خود امری هویت ساز است. به نحوی که چگونگی شیوه تولید نقش مهمی در صورت بندی نگرش ها، علایق، رفتارها و ارزش های مکان دارد. شیوه تولید در جغرافیای زاگرس و در لرستان مبتنی بر تولید کشاورزی خرده مالکانه است. کوچک بودن قطعات کشاورزی و سنتی بودن شیوه کشت دو مشخصه اصلی شیوه کشت و شیوه تولید در لرستان محسوب می گردند. جغرافیای زاگرس با صنعتی شدن شیوه تولید و بهره برداری مطلوب و‌ مناسب از اراضی قابل کشت فاصله بسیار دارد.

فرصت سوزی، سرمایه گریزی، شایسته سوزی از اختصاصات رایج اقتصاد سیاسی جغرافیای زاگرس محسوب می شوند‌. به عنوان مثال یک سوم تجارت جهانی دانه های سبزیجات خوراکی از هلند سرچشمه می گیرد. این موفقیت ها فقط در ۹۴ کیلومتر مربع گلخانه به دست آمده است. در اینجا شیوه تولید گلخانه ای مبتنی بر تکنولوژی روز حرف اول را در بهبود تولید می زند.

در مقایسه باید گفت مساحت استان لرستان حدود ۲۸ هزار و ۲۹۴ کیلومتر مربع و مساحت کشور هلند ۴۱ هزار و ۵۴۳ کیلومتر مربع می باشد. اما متأسفانه شیوه تولید سنتی در لرستان به یک عادت تبدیل شده است. و این عادت امکان به کار گیری تغییر شیوه تولید در لرستان و‌ جغرافیای زاگرس را نمی دهد.

کنش سیاسی در جغرافیای زاگرس برگفته از اقتصاد سیاسی معیوب جغرافیای زاگرس دارد. اقتصاد سیاسی در جغرافیای زاگرس به جای استوار بودن بر شیوه تولید مناسب بر کسب جایگاه های انتصابی و انتقام گیری از طیف مقابل استوار است. به نحوی که بعد از هر انتخابات ما شاهد پاکسازی جناحی، حزبی و‌ گروهی در سازمان ها هستیم. در واقع پایه و اساس اقتصاد سیاسی جغرافیای زاگرس بر مدار تلاش برای ورود به چرخه انتصابات می چرخد. و چرخه انتصابات در این جغرافیا بر رانت و فعالیت سیاسی استوار هست. و این امر سازمان ها را به عنوان موتور محرک توسعه از حیز انتفاع ساقط می نماید. و این اولین و‌ مهم ترین انحراف هستی شناسانه از فرایند توسعه می باشد. این موضوع هر چند اهمیت زیادی در ایجاد فلاکت در جغرافیای زاگرس دارد اما مهم ترین نقطه کور در تحلیل های جامعه شناختی کنشگران نیز محسوب می گردد.

سومین مقوله در درک شاخص فلاکت در جغرافیای زاگرس را باید ناشی از عدم درک جامعه محور کنشگران سیاسی و عدم قدرت ادراکی مناسب کارگزاران از ظرفیت های جامعه محور و حذف مفاهیم جامعه شناختی توسعه دانست. توسعه صرفا امری رئالیستی و دولت محور نیست، بلکه امری جامعه محور نیز به شمار می رود.  این گزاره باید شاه بیت هر کنشی قرار گیرد و بر سردرِ ذهن کنش گران و کارگزاران حک گردد. کارگزاران و‌ کنشگران باید به فعال نمودن ظرفیت های جامعه بپردازند و در این راستا در کنار هم قرار بگیرند. امری که چون مورد غفلت واقع گردیده است، زمینه خنثی نمودن ظرفیت های کارگزاران، کنشگران و در نهایت مردم را فراهم می نماید.

چهارمین مقوله در کسب رتبه بالا در شاخص فلاکت در جغرافیای زاگرس، مهاجر فرستی و سرمایه گریزی این جغرافیا می باشد. نگاهی به مهاجرت جمعیت جوان و فعال از یک طرف و سرمایه گذاران به کلان‌شهرها از طرف دیگر زمینه عدم آمایش مناسب سرزمین در این جغرافیا را فراهم نموده است. مهاجرت جمعیت فعال و‌ فنی به خاطر عدم ظرفیت اشتغالزایی در جغرافیای زاگرس و‌ خالی شدن این جغرافیا از این ظرفیت ها خودبخود زمینه عدم شکوفایی سرزمینی را فراهم می نماید. از طرف دیگر عدم سرمایه گذاری سرمایه داران بومی در این جغرافیا و عدم شرایط برای جذب سرمایه از طرف دیگر خودبخود باعث عدم شکوفایی ظرفیت های سرمایه گذاری را شکل می دهد.

پنجمین مقوله را باید نادیده انگاشتن مفاهیم روان شناختی توسعه دانست.  پدیدار شدن حس ناامنی در جامعه، حس ناخوشایند در پذیرش سرمایه دار، حس ناخوشایند نسبت به پذیرش تغییر و گذار از مفاهیم سنتی، حس ناخوشایند نسبت به مقوله کار، حس ناخوشایند نسبت به کارگیری قدرت نرم در مواجهه با منابع آب و خاک و برخورد سنتی با بهره برداری محیطی از جمله مفاهیم و‌ مقولات روان شناختی در امر عدم توسعه در این جغرافیا به شمار می روند./ انتهای پیام

false
true
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false