true

یک ماه قبل از نهم اسفند، آمده بود تهران،
میگفت: اکثر تصادفات حوزه استحفاظی ما؛ از پلیس راه تا شهرستان دلفان است!
مخصوصاً پیچ روستای گاوکش خیلی تلفات دارد..
اول صبح رسیدیم فرماندهی راهنمایی رانندگی کشور
در مسیر گفت:
فلانی، بنده حدود ۲۹ سال خدمت کرده ام
دارم بازنشست می شوم،
آرزو داشتم آخر خدمت شهید شوم.
از پیری و از کار افتادگی می ترسم..
خوش بحال حاج قاسم..
در جلسه درباره راهکارها و آمارها توضیح داد. مدام پیگیر بود آمار تصادفات را پایین بیاورد.
تا ساعتها بعد از وقت معمول خودش در جادهها خدمت میکرد. میگفت سهل انگاری ما مساوی بی احتیاطی مردم و بازی با جانشان است.
روز نهم اسفند؛ در ادامه سوز و سرمای چند روزه و در داغی فضای انتخابات مجلس، بعدازظهر دوباره بارش برف آغاز شد.
نماز مغرب را خواند، با او تماس گرفتند،
باز پیچ روستای گاوکش، این بار تصادف زنجیره ای!
گفتند خودمان میرویم، گفت نه!خودم الان راه می افتم.
فورا خودش را در سرما و برف و سوز به محل سانحه رساند. ماشین ها را از جاده بیرون برد،
مسیر که باز شد… در سرما شخصا شروع کرد به مستندسازی حادثه، می گفت باید زودتر مردم را راهی خانه کرد و خودروها باید راه بیافتند… تا این را گفت، ماشین دیگری با سرعت از جاده منحرف شد و با سرعت به سمت ماشین پلیس آمد… در کمتر از ثانیه با ماشین پلیس برخورد کرد!
و این بار فرمانده بین دو ماشین،
غرق خون، در لباس شرف و غیرت…
و آخر خدمت به شهادت…
مجاهد فی سبیل عبدالرحمن حقیقی مقدم، فرمانده دلسوز و مردمی پلیس راه سلسله و دلفان، شامگاه نهم اسفندماه به خیل شهدا پیوست…
false
true
https://pejvakelorestan.ir/?p=14891
false
false