true

چند روزیست در فضای مجازی شاهد دست به دست شدن ویدئویی هستیم که ضمن تاسف بار بودن، زنگ خطریست برای بیداریمان، اگر دغدغه آموزش را داشته باشیم.
پاره کردن کتابها و پراکنده کردنشان در فضا، بعد از امتحان، خیابانی پر شده از پاره های تنِ یارِ مهربانی که روزی در دانایی و خوش بیانی زبانزد بود، تکه پاره هایی که با زبان بی زبانی سخن های فراوان دارند، رفتار نامهربانی با دوست مهربانی همچون کتاب! اما چرا ؟!
رفتار این نوجوانان شاید هم از سر خصومت نباشد، ای بسا خود کتابها هم کم مقصر نباشند. نوجوانی که نسل آلفای جامعه هستند، نسلی باهوش و مسئولیت پذیر و بشدت علاقه مند به فناوری، نسلی که در عین مهربانی نمی شود به آن هر آنچه را خواست دیکته کرد. در آنها نشانی از اطاعتگری نیست. آنها نسلی اقتدار گرا و مطالبه گرند. فضای اندیشه این نسل حتی با خواهر و برادران بزرگترشان که شاید بتازگی وارد بازار کار شده یا دانشجو باشند، نیز متفاوت است، تا برسد با والدین و معلمانشان که ممکن است مربوط به نسل X یا Y باشند. همچنین مطالب درسی که در حال حاضر می خوانند و روشهای یاددهی و یادگیری که کار معلم مبتنی بر آن است، بطور حتم نمی تواند پاسخگوی این نسل باشد و آنها را اقناع کند.
تک تک برگه های پاره شده کتابها و ریخته به زیر پای عابران، بیش از آنکه نشان از خصومت دانش آموزان نوجوانمان با این کتابها داشته باشد، نشان از بیماری، نارسایی و خزان سیستم آموزش و پرورش ایران دارد.
به گمانم دیگر تغییر در سیستم آموزشی هم نمی تواند مرهمی بر تن زخمی برگه های خزان شده باشد. سیستم آموزشی کشور آنچنان پوسیده و آفت زده است که چاره ای جز قطع کردن و دور انداختن آن نیست.
قانوگذاران و برنامه نویسان باید این را یک بحران جدی و خطرناک تلقی کنند که تنها راه مقابله با آن، تحول و دگرگونی اساسی است. جا دارد در اتاق فکر وزارت آموزش و پرورش جلسه بحران برگزار شود تا با تحول اساسی در قوانین و برنامه ریزی آموزشی، این بحران به بهترین شکل مدیریت شود.
ممکن است عده ای آنرا فقط تخلیه هیجانی بدانند که ذاتی این دوران برای نوجوان است. اما حتم دارم که این تنها دلیل نیست و بعنوان یک معلم آنرا بیشتر یک بحران عمیق در تمام لایه ها و سطوح آموزش و پرورش می دانم.
آیا هنگام آن نرسیده است که در این مهمترین نهاد اجتماعی، دست از این اسناد سازی و غیره و ذالک بردارند و کمی واقع بینانه تر در عرصه یاد دهی و یادگیری وارد شوند؟
سند تحول بنیادینی که خواندن و حفظ کردن آن را برای هر مدیر، معاون و مسئولی واجب کرده اند، چقدر در حیطه های مختلف آموزشی، عملا موثر و کارآمد بوده؟ اگر بوده پس چرا اوضاع چنین است؟ چرا دانش آموزان دبیرستانی هنوز هم در روخوانی و نوشتن متون فارسی مشکل دارند؟ ای کاش با دیدن این «تصویر» خواب مسئولین برآشفته شود و آنها را از این مسیر پرپیچ و خم بورکراسی اداری خارج کرده و آموختن و یادگیری به معنای واقعی آن، یعنی تغییر رفتار در دانش آموزان را دغدغه کاریشان کند.
ای کاش بجای برگزاری انواع مسابقات، جشنواره ها، وبینارها و جلساتی که خروجی آنها عملا هیچ تاثیری در روند آموزشی نوجوان نسل آلفا ندارد، بفکر بروزرسانی مباحث درسی، روشهای تدریس، استفاده حداکثری از تکنولوژی و هوش مصنوعی در آموزش، بازبینی روشهای ارزشیابی، شیوه گزینش معلم و مهارت آموزی باشد.
به گمانم باید راهی نو بسازیم و طرح و اندیشه ای نو در اندازیم تا جامعه از این سراشیبی و سقوط نجات یابد./ انتهای پیام
false
true
https://pejvakelorestan.ir/?p=17206
false
false