true
زیبا کنارِ خرم آباد، پارکی که با دریاچه ی کیو قرابت دارد؛ زیبا کناری که بعد از گذشت چندین سال از شکوه و زیباییش دیگر زیبا نیست و زیبایش کنار رفته و رنگ صورتش زرد شده است.
پارکی که دیگر سرزنده نیست و رخسارش طراوت و تازگی خود را از دست داده است و با قلیان و سیگار و… خو گرفته است و در این روزها چمن آن کمتر زیر انداز دورهمی های خانوادگی است، پارکی که چند سالی است میزبان اجباری پسرها و دختر هایی شده است که در گوشه و کنار آن مشغول دود کردن لحظههای نابِ عمر هستند.
جوانانی که راه و روش جوانی را به بیراهه رفته اند و برای شور و حال و انرژی جوانی دست به دامان قلیان، سیگار، گُل و هزار زهر مار جور واجور شده اند و خود را در عالم بیخبری فرو برده و ساعت های عمر را میکُشند و نابود میکنند.
دختران و پسران جوانی که لحظه های نازنین و با طراوت و شادابِ پر از هیجان ِجوانی را با قوز کردن روی صفحه های گوشی و چرخیدن بی هدف و نامطمئن در فضای مجازی هدر می دهند.
دخترانی که خود را زیر فشارِ رنگ و لعاب خفه کرده اند و مثل عروسک خیمه شب بازی خود را به بازی گرفته اند؛ دخترانی که ارزش وجودی خود را، خانم بودن خود را، متانت، وقار و ارزشمندی خود را هدف قرار دادهاند و تیر خلاص را به خود زده و بازیچه میشوند.
پسرانی که عمیق و بی محابا به قلیان و سیگار پُک می زنند و زمان و وقتی را که باید در چنگ بگیرند و برای اهداف زندگی و پیشرفتِ درس و تحصیل و یا حرفه یشان به کار گیرند، دود می کنند و زمان را به خاکستر تبدیل می کنند.
زیبا کناری که شاهدِ صحنه های تباه شدن لحظه های جوانیِ جوانانِ مهمانش می باشد و این میزبانِ بی زبان کاری از دستش ساخته نیست، زیبا کنار سالهاست که می بیند جوانها، جوانی خود را به دست فراموشی سپرده و اهدافشان را از یاد بردهاند و برای فرار از وضعیتِ زندگی و تن ندادن به تلاش و کوشش، خود را رها کردهاند تا برای لحظاتی سرخوش از خوشیهایِ زود گذر و بی هدف شوند.
زیباکنار از این وضعیت خسته و گله مند است؛ گله مند از جوان هایی که گرد پیری و زردی را بر چهره ی او و خودشان انداختهاند، زیبا کنار ناراحت و غصه دار است؛ غصه دار جوان هایی که به خود رحم نکرده و با خود دشمن شدهاند و از خود گریزانند و برای به یغما بردن جوانیِ خود دست به دامان دود و زندگی مجازی شده اند.
ریههای زیبا کنار عفونت کرده است و نیازمند جراحی است، نیازمند پاکسازی تا چرکِ دلمه بسته را از تنش بیرون بکشند و دوباره احیا شود و جان بگیرد و نفس عمیق بکشد و درختانش اکسیژنِ تمیز تولید کنند و شاداب و سرزنده شود و صورت چمنِ آن خیسِ فواره ها شود و طراوت و تازگی را به کودکان و جوانانی هدیه کند که در کنار خانواده هایشان نشسته اند و زیر اندازشان چمن خوش رنگ و خوش بو و با طراوت پارک است و از گفتگو و بازی با هم لذت میبرند و لحظههایِ ناب و دوست داشتنی و سرشاز از عشق و محبت و تکرار نشدنی را برای هم رقم میزنند.
زیبا کنارِ خسته از رفتار دخترها و پسرهایی که شبانه روز مهمانش می شوند، فریاد می زند و می گوید: عمر خود را بیهدف هدر ندهید، خودتان را دوست داشته باشید و دست از دشمنی با خود بردارید و زندگی و عمر و جوانی خود را دود نکنید، خاکستر نشوید این روزها، این انرژی و توانایی و زمان هرگز حتی یک لحظه از آن بر نمی گردد…/ انتهای پیام
false
true
https://pejvakelorestan.ir/?p=15599
false
false
بسیار عالی و تاثیر گذار. امیدوارم مسئولین محترم به فکر باشند
زیباکنار خسته از عملکرد و چاره جویی، کاری برای دخترکان و پسران نوباوه و جوانی که ساعاتی رو در آغوش زیبا کنار به بیهوده می گذارنند، زیبا کنار دلخور از بی تفاوتی دولتمردان بی خیال که یکی پس از دیگری می آیند و می روند ،گه گاهی هم به ریش ملت هم می خندند،،، اگر اشتغال زایی به معنای واقعی در حوزه های مختلف صورت می گرفت تا حدود زیادی شاهد عمر به بطالت رفته ی جوانان این دیار زرخیز نبودیم، زیبا کنار دل نگران از یاد جوانانی که گه گاهی به خنکی زیبا کنار دل می بستند و ما از سر ناچاری، سرنوشت و طالع خود را به دل جاده ها زده و شوتی سواری رو پیشه ی خود نمودند و زیبار کنار را به کلی در خاطرشان نیست…زیبار کنار دل نگران از جوانانی که یک زمانی همنشین و دوستش بودند و اینک در حاشیه کلانشهرها برای لقمه نانی، روز را به شب می گذرانند…
درود، بانوی خوش قلم و خوش ذوق .قلمتان مانا و نفستان گرم .سپاس مرا از بابت نگاه مسئولانه و دغدغه مندتان پذیرا باشید.آرزومندم رایحه خوش نسیم بهاری باز زیبا کنار و کناره های زیبای دیگر نقاط شهرم رو پر کند .عزیز حرمی