true
ابتدا جالب است که بدانید در همه کشورهای دنیا واحدِ پول در بیان و نوشتار یکی است الا ایران. در ایران واحدِ رسمیِ پول «ریال» است و در محاسباتِ دولتی و رسمی از این واحد استفاده میشود اما واحدِ مورد پذیرش مردم، نه «ریال» که «تومان» است!
مدتی است که موضوع حذفِ ۴ صفر از پولِ ملی در دستورِ کارِ بانک مرکزی قرار گرفته است. این کار احتمالاً از نظر روانی و دیگر هزینهها میتواند اثرگذار باشد، اما سوالی که ایجاد میشود این است: با توجه به بالا بودن نرخ تورم، کاهش ارزش پول ملی و همین طور روند نزولی قدرت خرید مردم، آیا برای حذفِ ۴ صفر از پولِ ملی زمان مناسبی است؟
شاید بتوان گفت که یکی از مهمترین ایراداتِ پول ملی ایران– یعنی ریال- این است که آنچنان بیارزش شده است که هیچ زیر اجزایی ندارد و به واحدهای کوچکتر تقسیم نمیشود! در حالی که در سایر کشورهای جهان، هر واحد پول ملی به واحدهای کوچکتری نیز تقسیم میشود و در داد وستدها مورد استفاده قرار میگیرد. مثلاً هر دلار آمریکا معادل ۱۰۰ سنت است.
به نظر میرسد که مهمترین مزیت حذفِ ۴ صفر از پولِ ملی، نقل و انتقال آسانتر پول و کاستن از مخاطرات آن در حجم کلان باشد. همچنین در صورت این کار و با ارزشمند شدن پول ملی، هزینههای چاپ اسکناس به میزان زیادی کاهش پیدا میکند. واقعیت این است که هزینه انتشار اسکناس با توجه به نکات ایمنی و فنی سرسامآور است و با حذف صفرها میتوان در هزینهها صرفهجویی کرد. از نظر تهیه صورتهای مالی نیز بهتر است واحد پول ملی به گونهای باشد که صفر کمتری داشته باشد. طبیعتاً حذف ۴ صفر از پول ملی برای بخشهای حسابداری و مالی که با صفرهای زیادی سرو کار دارند، هم در وقت و هم در هزینهها صرفهجویی میشود. از طرفی حذف صفر باعث افزایش جایگاه پول ملی در حوزهی بینالمللی خواهد شد. بهطور مثال در این حالت یک دلار آمریکا به جای ده هزار ریال، ده ریال معامله میشود. این در واقع همان ارزش اسمی پولی ملی است.
اما این کار بدون معایب هم نیست. اولاً هزینه جایگزینی اسکناسهای جدید بسیار پر هزینه و زمانبر است و ممکن است موجب یک بینظمی بین اطلاعات قبلی و جدید در امور مالی و حسابداری شود.
در مورد سابقه این طرح باید گفت که در طول یک قرن اخیر کشورهای چون آلمان غربی، هلند، برزیل، موزامبیک و ترکیه از سیاست حذف پول ملی بهره جستهاند که اکثراً هم در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده موفق بودهاند.
اما همهی این کشورها ویژگیهای تقریباً یکسانی داشتهاند: اولاً تورمهای بسیار بزرگی (به تعبیر کارشناسان اقتصادی ابرتورم) را تجربه کردهاند. مثلاً ترکیه تورم بیش از ۱۰۰ درصد و موزامبیک تورم بیش از یک میلیون درصد را تجربه کرده است. اما در ایران همواره میانگین تورم در طول نیم قرن اخیر حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد بوده است. بنابراین میانگین تورم ما نسبت به این کشورها کمتر بوده است. با این حال، این موضوع خیلی نمیتواند مهم و اثرگذار باشد.
اما از نظر زمان اجرایی این طرح بسیار مهم است که ثبات بخشی در اقتصاد کشور حکمفرما باشد. چرا که اگر اقتصاد یک کشور در ثبات نباشد، ممکن است سیاستگذار نتواند به اهداف از پیش تعیین شده برسد و این وضعیت موجب بیثباتی بیشتر وضعیت اقتصادی کشور شود.
با توجه به وضعیتِ خطیرِ اقتصادی ایران انجام این پروژه در زمان فعلی ضروری به نظر نمیرسد. چرا که سرمایه اجتماعی بانک مرکزی برای موضوع کوچکی مثل حذف ۴ صفر از پول ملی نباید صرف شود و این بانک باید ابتدا توان خود را بر شفافیت هر چه بیشتر وضعیت اقتصادی و نظارت بیشتر بر بانکها و کاهش رشد نقدینگی متمرکز کند.
سیاستگذران پولی باید دقت کنند که صرف حذف صفر از پول ملی، مشکلی را حل نمی کند، بلکه حذف صفر از پول ملی اگر تورم را افزایش ندهد، تورم را کم هم نمیکند.
واقعیت این است که در کشور ما انضباط پولی و مالی دیده نمیشود. به نظر میرسد مهمتر از حذف ۴ صفر از پول ملی، ابتدا ایجاد شفافیت در امور مالی و بانکی کشور است که میتواند زمینه ساز جلب اعتماد مردم و همچنین خروج از بحران باشد. پس از این مرحله میتوان به فکر حذف صفرهای پول ملی نیز بود…
مصطفی شکری
false
true
https://pejvakelorestan.ir/?p=2599
false
false