true

ورود و شیوع ویروسِ کرونا به ایران، در کنارِ مشکلات عدیده و خسارات سختی که در حوزهی سلامت و نیز در عرصهی اقتصاد و دیگر عوارضات جانبی به بار آورد، باعث و موجبِ بروز و ظهور توانمندیهای متعددی در ساحات گوناگون از ساخت وسائل و تجهیزات در حوزه ی سلامت مرتبط با بیماری مزبور گرفته تا شکوفایی خلاقیتهای دیگری شد. چه آنکه بر اساس آن گفتهی مشهور که ” اَلحاجه اُمُ الِاختراعِ” به تعبیری ” Necessity is the mother of invention” نیاز و ضرورت، پایه و اساس اختراعات و دستاوردهای علمی بشر در زمینههای مختلف است و این نوشتار به دنبال احصاء آن دستاوردها، نیست و اما در این میان بواسطهی تعطیلی مراکز آموزشی اعم از مدارس و دانشگاهها و ضرورت پُرکردن خلاء موجود و جلوگیری از اُفتِ آموزشی، از ظرفیتها و زیرساختهای موجود چه درونسازمانِی سیستم آموزش و پرورش و چه برونسازمانی اعم از صدا و سیما و شبکههای اجتماعی به شیوهی آموزش آنلاین و … استفاده و بکار گرفته شد و اما به جهت فوریت و بنا به اورژانسی بودن این قضیه ؛ چون تنها راه حل ممکن به نظر میرسید، مشکلات و نارساییهای را بدنبال داشته که انشاءالله بعداً و در نوشتههای دیگر، به آنها خواهیم پرداخت.
و اما ” شاد ” که مخففِ شبکهی اجتماعیِ دانش آموزان است؛ یکی از آن ظرفیتها و ساختارهای تعاملی ( درون و برون سازمانی ) است که در این بحران و شرائطِ خاص، از سوی متولیان آموزش و پرورش، پیشنهاد و در دست بررسی بیشتر برای اجراء است، این متن بر آن است تا ضرورت این مسئله و لزوم تغییر رویکرد و اقبال نوین صاحب نظرانِ آموزشی به جدیدترین متُدها و شیوههای نوین، را بررسی و البته چالشها، آسیبها، موانع و کاستیهای آن نیز بررسی شود.
ضرورت مسئله: امروزه رشدِ متحیرالعقول و شگفتانگیز و لحظهای تکنولوژی، باعث شده تا دو موضع و دیدگاه متفاوت را از سوی افراد و اشخاص حقیقی و حقوقی، بدنبال داشته باشد و کم کم نیاز بهرهمندی و استفادهی مطلوب و کاربردی و هدفمند از آن بویژه در امر آموزش و انتقال مفاهیم تعلیمی، از حتمیات و بایستههاست و قطعاً ورودِ دیر هنگام به این عرصه، به معنی محروم کردن خود از این تکنولوژی و وسیله کمک آموزشی است.
و از سویی دیگر، امروزه معالاسف بنا به دلایل متعدد و عوامل پیدا و پنهان، فضای فیزیکی مدارس می تواند از دلائل عدم رغبت دانشآموزان به یادگیری باشد (شرح این قصه بماند تا وقتِ دگر )
موانع: از جمله موانع و چالشهای متعددی که در این مسیر، می توان به آنها پرداخت، میشود به نگاه نه چندان مثبتِ هم مسئولین آموزش و پرورش و هم خانوادهها به این فناوری نوین اشاره کرد و به تعبیری دیگر “سوادِ رسانهای” دانش آموزان و اولیاء ایشان و معلمین یکی از این موانع است، هر چند به تازگی در برنامهی ملی آموزش و پرورش، درسِ تفکر و سواد رسانهای؛ در عناوین درسی دانشآموزان، گنجانیده شده است، اما نگاه دست سومی و نبود اولویت این درس برای مدارس و تدریس آن صرفاً توسط برخی معلمین محترمی که ساعات موظفیشان تکمیل نشدهاست و حال آنکه این همکاران عزیز، دورهی آموزشی خاصی ندیدهاند. همچنین گنجانده نشدن این درس در منابع کنکور، باعث شده تا دانش آموزان رغبت به یادگیری آن نداشته باشند و صرفاً یک درس سمبلیک تلقی شود.
از دیگر موانع و چالشهای موجود؛ میتوان به نبود زیرساخت سختافزاری در این زمینه همچون پهنای باند اینترنت و اینترانت و دیگر تجهیزات مرتبط اشاره نمود و نیز عدم بهرهمندی تمام دانش آموزان و خانوادهی آنان از حداقل امکانات موردِ نیاز بواسطهی پراکندگی جمعیتِ دانشآموزی، موضوعی که با سیاست عدالت آموزشی دستگاه تعلیم و تربیت منافات دارد. در همین چند مدّتی که عزیزان فرهنگی در کنار دیگر مدافعان سلامت، به شکل آنلاین نگذاشتند خلاءای در آموزش فرزندان گرامی پیش آید، دانش آموزان فراوانی بودند و هستند که از حداقل وسیلهی مورد نیاز که یک گوشی تلفن همراه میباشد، محروماند.
نبودِ نگاه به فعالیتهای تربیتی و امور پرورشی و برنامههای فرهنگی و هنری، می تواند از جمله، آسیبهای شبکهی شاد باشد، هر چند این طرح در دولتِ جناب دکتر روحانی و در زمان وزارت جناب دکتر فانی و تصدی معاونت پرورشی آقای دکتر کفاش، مطرح و سازمان دانشآموزی متولی انجام آن شد تا با “واسپاری ” بخشی از برنامهها و سیاستهای اجرایی حوزهی پرورشی و استفاده از شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی معتبر، فعالیتهای این حوزه از تنوع و روزآمدی برخوردار شود، ولی متاسفانه بنا به هر دلیلی مسکوت ماند.
امروزه در کشورهای پیشرفته نیز صاحبنظران تعلیم و تربیت بر این باورند که صرفِ پرداختن به آموزش نمیتواند بار سیاست و اهداف کلی آموزشی آن کشور را به سرانجام مقصود برساند. لذا استفاده از ظرفیتهای فوقِ برنامه (ارد
وها، کتابخانهها، برنامههای جمعی، هنری و دیگر برنامه ها با رویکرد خِردِجمعی ) را ضروری دانسته و آن را در برنامهی مدارس گنجانیده و احیاء هویت اجتماعی دانش آموزان را سرلوحه قرار دادهاند و بایستگی این امر یعنی توجه جدی به امور فوق در برنامه اجتماعی شاد، در نظام آموزش و پرورش ایران اسلامی که بر اساس مسائل دینی و اخلاقی ابتناء شده است، دو صد چندان است.
در پایان امید است دستگاه عریض و طویل آموزش و پرورش، فارغ از مسئلهی ویروس کرونا، توجه جدی به استفاده از فناوریهای جدید و نوین و شبکههای اجتماعی، البته با تمهید مقدمات آن از قبیل تجهیز و بروزرسانی سخت افزارهای مورد نیاز در تعامل با نهادهای ذیربط و گسترش امکانات مورد نیاز برای معلمین و دانشآموزان بنماید و شاید این فرصت مغتنمی باشد تا وزیرِ محترم آموزش و پرورش که آشنایی درستی از بدنهی هیئت محترم ِدولت دارد با اقناعِ اصولی دولت و مجلس در تخصیص سهم این دستگاه از اعتبارات صندوق توسعه ملی و دیگر منابع مالی، بتواند اساس این کار را که ضرورتی حتمی و گریز ناپذیر است را اجرایی نماید و صرفاً شادی زودگذری نباشد./ انتهای پیام
false
true
https://pejvakelorestan.ir/?p=4939
false
false