true
چرا استان لرستان دارای شاخص فلاکت بالایی است و چرا استان لرستان نباید در راس چنین شاخصی باشد؟ استان لرستان چه تفاوت هایی با دیگر استانها دارد؟ آیا دیگر استان ها بودجههای بالاتری نسبت به استان لرستان دریافت میکنند؟ آیا مردمان آن استانها دارای ضریب هوشی بالاتری نسبت به مردمان لرستان هستند؟ و درنهایت آیا استانهای دیگر از منابع طبیعی، آبهای روان شیرین، خاک حاصلخیز و اقلیم تقریبا چهار فصل نسبت به استان لرستان برخوردارند؟
به نظر می رسد پاسخ این پرسش ها بر اساس شواهد و اسناد موجود منفی است، زیرا استان لرستان استانی حاصلخیز و از لحاظ منابع طبیعی، بالقوه و شاید بالفعل است. از لحاظ جذب بودجه در مقیاس کلان به مانند دیگر استان های کشور و از لحاظ هوش و استعداد به مانند دیگر مردمان ایران می باشند. سوالی که پیش می آید این است چرا در زمینه شاخص هایی چون فلاکت و یا بیکاری در راس هستیم؟ دلایلی زیادی را در این مورد می توان برشمرد که هر کدام سهمی در تبیین موضوع دارند. اما به نظر می رسد باید به دلایل مهمتر و اساسی تر اجتماعی و فرهنگی از جمله روابط مردم در درون استان با همدیگر، روابط مردم با مدیران، روابط مدیران و مردم با هم، روابط مدیران قبلی با هم سنخنان خویش و مدیران جدید جستجو نمود.
اساساً در استان لرستان مدیریت با دیگر نقاط ایران تفاوت های بنیادی دارد و پیچیدگی های خاص خود را دارد که در زیر به برخی از آنان اشاره می شود:
۱- در لرستان به طور خاص بخش عمده ای از توان مدیریتی مدیران باید صرف پرداختن به مسائلی باشد که نه تنها برای سازمان هیچ دستاورد و هیچ منفعتی ندارد بلکه مانع توسعه سازمانی و خدمات رسانی بهتر می شود.
۲- انتقاد سازنده به آن مفهومی که در جاهای دیگر وجود دارد و جهت بهبود و عملکرد سیستم بسیار مفید است در لرستان معانی دیگری دارد و آن اینکه اگر امور در جهت منافع منتقدین بعضا غیر کارشناس نباشد، تمام اقدامات مدیر از اساس نادرست است.
۳- ملک طلق و ارث پدری خویش پنداشتن یک سازمان توسط گروهی از افراد درون سازمانها( با تمام خسارت هایی را که به سازمان وارد کرده اند) و به مثابه باند عمل کردن در یک سازمان بدون دیدن خطاها و مشکلات هم باند های خویش
۴- دادن اطلاعات نادرست به افراد و سازمان های نظارتی مرتبط و غیر مرتبط که بخش عمده ای از توان مدیریتی را برای پاسخ دهی به این اطلاعات نادرست گرفته می شود حال اگر یکی از این منتقدین بعضاً غیر منصف، یکی از بستگان خویش را در این سازمان ها داشته باشد قانع کردن آنان بسیار مشکل خواهد بود.
۵- شایعه پراکنی و شایعه سازی با عناوین مختلف از جمله مالی و غیره برای از گردونه خارج کردن و مشروعیت زدایی از سیستمهای مدیریت های فعلی، و تلاش برای این که فقط ما خوب هستیم و دیگران بد هستند، یکی از مهمترین آفتها در سازمانهای این استان می باشد. البته این به آن معنا نیست که در درون سازمان ها و مدیریتهای فعلی ناکارآمدی های وجود ندارد اما توسط افرادی که به مثابه یک باند عمل می کنند نقش بسیار زیادی برای ناکارآمدی مدیران و اختلال در خدمات رسانی بهتر را به همرا دارد.
۶ -نگاه جنسیتی و کلیشه ای به زنان و مدیریت زنان. این نگاه مدیریت را یک ویژگی مردانه می داند و توانایی ها و ظرفیت های زنان را که می تواند رهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات سازمانی و برون سازمانی باشد نادیده می گیرد. شاید این نگاه تا حدودی به فرهنگ مردسالار لرستان مربوط باشد که هر چیزی را مختص مردان می داند. در صورتی که توسعه ای که در آن زنان نادیده گرفته شوند توسعه متوازنی نیست، زیرا نیمی از جامعه را از گردونه مواهب توسعه حذف نموده است.
۷- طایفه گرایی و منطقه گرایی در لرستان. این عامل به عنوان یکی از مهمترین عوامل کندی چرخ توسعه در استان لرستان محسوب می شود و به نظر نگارنده مخربترین نگاه در لرستان و به نوعی در کل ایران می باشد. اما حکایت بومی و غیر بومی در لرستان حکایت عجیب و غریبی می باشد بومی و غیربومی در این استان معنای غیر از بومی و غیر بومی رایج در کشور دارد و دایره آن بسیار تنگ تر از نقاط دیگر ایران می باشد. زیرا استان لرستان یک بوم است اما در درون این یک بوم انواع بوم های ساختگی از قبیل طایفه، شهری، روستای، لهجه، گویش به وجود آمده است و استان لرستان را به مثابه ۷۲ ملت به تصویر می کشد. این عامل به تعبیر بلاو که مبتنی بر پارامترهای اسمی است و خاص جوامع ماقبل مدرن، نقش اساسی در کندی چرخ توسعه در استان لرستان و دیگر استانهای لرنشین دارد. لرستان به مفهوم عام آن یک بوم است که به چند جغرافیایی مجزا از لحاظ سیاسی تقسیم گردیده است هر کدام از لرستانی ها در هر نقطه از جغرافیای لر مدیریت کنند متعلق به بوم لر است و قطعا دل در گرو آبادانی لرستان دارد./ انتهای پیام
false
true
http://pejvakelorestan.ir/?p=5735
false
false