×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

ویژه های خبری

true
    امروز  جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳  
true
true
تحلیل رسانه اسرائیلی از نگرانی تل‌آویو درباره سندهمکاری ۲۵ ساله ایران و چین


به گزارش پایگاه خبری پژواک لرستان/در پی توافق استراتژیک چین با ایران، اسرائیل چاره‌ای جز لغو قرارداد توسعه بندر حیفا به همراه چند پروژه زیرساختی دیگر و معاملات همکاری علمی و فناوری با این کشور ندارد. همان شرکتهای چینی که قرار است زیرساخت‌های حیاتی از جمله خطوط ریلی را در اسرائیل را بسازند، اکنون متعهد به ساخت پروژه‌های مشابه در ایران هستند. خطر برای زیرساخت‌های مهم اسرائیل آشکار است.
 
اسرائیل هایوم نوشت: هنگامی که شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۶ به تهران سفر کرد، بیشتر ناظران اهمیت این اقدام را نادیده گرفتند. این تصور که پکن روابط خود با آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد و قدرتمندترین ابرقدرت جهان را به نفع اتحاد با ایران خراب کند، از نظر بسیاری غیر ممکن به نظر می‌رسید.

در ادامه این مطلب آمده است: اکنون نگرانی در مورد روابط چین و ایران بیشتر شده چرا که رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی ایران راهی تازه به سمت چین باز کردند. اکنون، در بحبوحه رکود اقتصادی جهانی که ناشی از شیوع ویروس کرونا است، رویای دور از ذهن اتحاد ایران و چین در حال تبدیل به واقعیت است.

هفته‌ها بعد از شایعات پیرامون توافق ایران و چین، سرانجام دو کشور از توافقنامه استراتژیک خود رونمایی کردند. هفته گذشته، نیویورک تایمز گزارشی از محتویات پیش نویس نهایی این توافق ارائه داد.

در خط آغازین موافقتنامه مذکور، چین و ایران خودشان را به عنوان دو فرهنگ باستانی آسیا، دو شریک مهم تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی با بسیاری از منافع متقابل دوجانبه و چند جانبه توصیف می‌کنند.

به طور کلی، براساس این توافق، ایران برای ۲۵ سال آینده نفت در اختیار چین می‌گذارد و چین نیز برای مدتی مشابه ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری می‌کند. چین متعهد شده که حضور خود را در بخش بانکداری و ارتباطات ایران گسترش دهد. در میان ده‌ها پروژه زیر ساختی، چین بنادر و خطوط ریلی تازه‌ای را احداث و  به بهره برداری خواهد رساند. پکن همچنین ایران را در توسعه شبکه اینترنت ۵جی و سیستم جی‌پی‌اس یاری خواهد کرد.

پیامدهای این توافق نیز مشخص است، در حال حاضر چین تصمیم به نادیده گرفتن تحریم‌های آمریکا علیه ایران گرفته است. پکن به وضوح اعتقاد دارد که هزینه اقتصادی و دیپلماتیکی که برای این کار پرداخت خواهد کرد، کمتر از قیمتی است که آمریکا برای نزول جایگاه خود به عنوان رهبر جهان پرداخت خواهد کرد.

برای ایران، چین یک راه تنفس است به طوری که این کشور را از وضعیت ناگوار اقتصادی تحت فشار تحریم‌های آمریکا نجات می‌دهد.

توافق چین-ایران یک توافق نظامی هم هست، براساس گزارش نیویورک تایمز، این توافقنامه طرفین را متعهد می‌کند که تمرین‌های مشترک نظامی خود را افزایش دهند. از سال ۲۰۱۴، چین و ایران سه رزمایش مشترک نظامی انجام داده که آخرین مورد آن، یک مانور مشترک دریایی در دسامبر ۲۰۱۹ بود، مانوری که روسیه نیز در آن شرکت داشت.

در پی این مانورهای دریایی، دریاسالار حسین خانزادی، فرمانده نیروی دریایی ایران به یک رسانه چینی گفت: این رزمایش نشان داد، دوران نفوذ و استیلا آمریکایی‌ها در منطقه به پایان رسیده است.

پیش نویس توافق نامه ۲۵ ساله مذکور بر همکاری‌های اطلاعاتی، تحقیقات مشترک، توسعه سیستم‌های تسلیحاتی و استفاده چین از بنادر ایران در دریای عمان نیز تاکید دارد.

از نظر دیپلماتیک، این توافق نامه ۲۵ ساله، آمریکا را در مقابل شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار می‌دهد. با این شرایط تلاش‌های واشنگتن برای گسترش تحریم تسلیحات سازمان ملل متحد علیه ایران که تاریخ انقضا آن ماه اکتبر است، موفقیت آمیز نخواهد بود.

این شرایط امریکا را تنها با یک گزینه دیپلماتیک برای جلوگیری از واردات تسلیحات توسط ایران، مواجه می کند: بندهای موسوم به مکانیسم ماشه و بازگشت فوری تحریم‌ها به طرفین این قطعنامه امکان می‌دهد که مجدداً به طور خودکار تمام تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران را که به موجب اجرای توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ به حالت تعلیق درآمده بود، اعمال کنند. با توجه به نقض (!) گسترده توافق هسته‌ای توسط ایران آمریکا اکنون قدرت فعال کردن این بند را دارا است.

چین، ایران، روسیه و اتحادیه اروپا استدلال می‌کنند که با وجود روشن بودن مفاد قطعنامه ۲۲۳۱، آمریکا دیگر مجاز به اعمال مجدد تحریم‌ها نیست چرا که پیشتر در سال ۲۰۱۸ به شکل داوطلبانه این توافق را ترک کرده است. در نتیجه، اگر آمریکا بازگشت تحریم‌ها را کلید بزند این حرکت ممکن است باعث ایجاد تنش دیپلماتیک در سازمان ملل و خارج از آن شود. در حقیقت کشورهای دیگر یا خود را با هنجارها و قوانین بین‌المللی واقعی آمریکا هماهنگ می‌کنند، یا علیه واشنگتن کنار پکن و تهران و قوانین بین المللی دروغین (!) خواهند ایستاد.

برای اسرائیل، پیمان چین-ایران یک نقطه عطف استراتژیک است. این توافقنامه از منظر اسرائیل دو پیامد فوری دارد که اولین مورد آن نیز دارای ابعاد عملیاتی است.

این نشریه با ذکر دو مورد ادعا می کند: اتحاد جدید ایران با چین گزینه‌های جدیدی را برای توسعه سلاح‌های هسته‌ای (!) در اختیار تهران قرار می‌دهد. به علاوه، چین با توسعه هسته‌ای دیگر کشورها غریبه نیست چرا که پیش‌تر نیز این نقش را در برنامه تسلیحات هسته‌ای پاکستان داشته است. این احتمال که چین به زودی به طور جدی به ایران در دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای کمک کند یک تئوری قابل بحث و ارزیابی است.

دومین پیامد فوری پیمان چین و ایران برای اسرائیل این است که دولت باید رویکرد خود در مورد نقش چینی‌ها در توسعه و مدیریت زیرساخت‌ها و سرمایه گذاری در اسرائیل را تغییر دهد.

در ماه مه، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در سفری کوتاه و غیر منتظره به اورشلیم رفت. پمپئو در طی این سفر هشدار داد که اگر چین به مشارکت در پروژه‌های زیربنایی و فناوری در اسرائیل ادامه دهد، این اقدام پیامدهای ناگواری برای روابط آمریکا و اسرائیل خواهد داشت.

پمپئو همچنین توضیح داد: ما نمی‌خواهیم که حزب کمونیست چین به زیرساختهای اسرائیل و شبکه‌های ارتباطی آن دسترسی داشته باشد.

دو هفته پس از بازدید پمپئو، اسرائیل مجوز ساخت کارخانه‌ای در اشدود را از یک شرکت چینی سلب و به یک شرکت اسرائیلی اعطا کرد.

فشار آمریکا بر اسرائیل همچنان ادامه دارد. آمریکایی‌ها به تلاش خود برای متقاعد کردن اسرائیل جهت لغو یا محدود کردن توافقات خود با شرکت‌های چینی ادامه می‌دهند.  

در پی توافق استراتژیک چین با ایران، اسرائیل چاره‌ای جز لغو قرارداد توسعه بندر حیفا به همراه چند پروژه زیرساختی دیگر و معاملات همکاری علمی و فناوری با این کشور ندارد. همان شرکتهای چینی که قرار است زیرساخت‌های حیاتی از جمله خطوط ریلی را در اسرائیل را بسازند، اکنون متعهد به ساخت پروژه‌های مشابه در ایران هستند. خطر برای زیرساخت‌های مهم اسرائیل آشکار است.

تا پیش از توافق تهران و پکن، اسرائیل حذف شرکتهای چینی از پروژه‌های بزرگ ساخت و ساز و معاملات دیگر را به عنوان هزینه روابط خود با آمریکا قلمداد می‌کرد، در حالی که اکنون آن را به چشم ضرورتی برای امنیت ملی خود می‌بیند.

در پاسخ به این توافق بین تهران و پکن، اسرائیل باید شرکت‌های آمریکایی را جایگزین شرکت‌های چینی کند. اگر بنگاههای آمریکایی قادر به تولید پیشنهادات رقابتی باشند یا همکاری استراتژیکی با شرکتهای اسرائیلی برقرار کنند تا پروژه‌های زیرساختی در مقیاس بزرگ را با قیمت مناسب بسازند، این حرکت به سود هر دو طرف طرف‌ خواهد بود.

در سطح جهانی نیز، پیمان چین-ایران مسیرهای جدید استراتژیکی را ایجاد می‌کند. احتمالاً اروپا در مورد انتخاب آمریکا و چین اختلاف نظر داشته باشد. برخی دولت‌های اروپایی تصمیم می‌گیرند که خود را با ایران و چین هماهنگ کنند در حالی که دیگران تلاش می‌کنند طرف واشنگتن را بگیرند.

تصمیم چین برای آغاز رویارویی مستقیم با آمریکا بر سر ایران یک قمار بزرگ است. نتیجه نهایی این قمار هم تا حدود زیادی در سال‌های آینده و با فروکش کردن بحران کرونا مشخص خواهد شد. /انتخاب

false
true
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false