true
سال ۱۳۷۵ در دانشگاه اصفهان دانشجو بودم، در آن زمان از کشورهای مختلف در دانشگاه اصفهان تحصیل می کردند. با توجه به علاقه ای که به مباحث مردم شناسی داشتم از یک دانشجوی آذربایجانی پرسیدم در کتابهای درسی تاریخ کشورتان از کدام تمدن های بزرگ نام برده شده است؟ در پاسخ از چهار تمدن یونان، روم ، مصر و هون (یکی از معروفترین حکام هون آتیلا بوده که آدم خوار بوده است) نام برد. منتظر نام ایران یا پرشین بودم که سکوت کرد! پرسیدم پس ایران چی شد؟ گفت ایران وجود نداشته است ! پاسخ دادم؛ همین کشوری که دارید درس می خوانید ایران است گفت نه اینجا جزیی از سرزمین آذربایجان بوده است !!! گفتم در داخل کتابهای شما چنین نوشته شده گفت: آری!!! همان موقع به عمق فاجعه پی بردم، توضیح دادم بزرگترین روشنفکران و سیاستمدران معاصر و قدیم ایرانی از آذربایجان،آترو پاتان یا آذرآبادگان باستانی ایران هستند، چرا هیچ کدام از آنها چنین چیزی را بیان نکرده اند؟
اولین گروه از ترکان در اواخر قرن چهارم وارد قلمرو سرزمینی ایران شدند. در منابع تاریخی هر جا از ترک نامی آمده منظور ترکان زرد پوست آسیای مرکزی بوده است. در اسناد تاریخی معتبر آمده است که بیش از نیمی از کشور ترکیه و تمام آذربایجان جعلی جزیی از تاریخ و فرهنگ و سرزمین ایران بوده است. در تمام منابع تاریخی کشور آذربایجان منطقه اران نام داشته است. حتی در اندیشه حاکمان مهاجم سلجوقی، غزنوی و مغول… با تمام آن خسارت ها و تعصب ها که وارد فرهنگ ایران کردند، اما این اندیشه که بخشی از خاک ایران تعلق به جای دیگر دارد به ذهن آنان خطور نکرده است.
در زمان حکومت قاجار آغا محمد خان قاجار که از ترکمن های ایران بود بسیار برای حفظ تمامیت ارضی ایران تلاش نمود. اما به دلیل بی لیاقتی جانشین های او بخش های مهمی که پاره تن ایران و از پایه های اصلی به وجود آورنده امپراطوری های ایران بودند جدا، که اران و بخش های عمده ای از ترکیه جزیی از آن می باشد.
در دوران مشروطه که روسها از دشمنان درجه یک مشروطه بودند و مشروطه خواهان را سرکوب می کردند، ستارخان در پاسخ کنسول روس که گفته بود پرچم روس را بر سر در منزل بزنید که در امان باشید گفته بود” من میخواهم هفت دولت زیر سایه بیرق ایران باشد شما میخواهید من زیر بیرق روس بروم ! هرگز چنین کاری نخواهد شد.
اگر انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ کمونیستی شوروی نبود چیزی به نام ترکیه امروز وجود نداشت که در ادامه آن کشور جعلی دیگری مانند آذربایجان بتواند پیدا شود. حکام گذشته و اکنون جمعیت ۱۳ درصدی ترک ترکیه به جرم قتل عام و سرکوب ملیت های آن کشور در پیشگاه تاریخ و در دادگاهای بین المللی باید محاکمه شوند. اما به جای محاکمه به دنبال بر ساختن یک فرهنگ و هویت جعلی برای غلبه بر بحران های هویتی و سیاسی که به آن گرفتارند می باشند و سالهاست به کمک دشمنان فرهنگ این مرز و بوم و وطن فروشان خائن و بی سوادی مانند پور پیرار نویسنده کتاب دوازده قرن سکوت تلاش کرده اند مبانی نظری مبتنی بر انکار هویت ایرانی برای دانشگاه های ترکیه فراهم آورده و خروجی آن چیزی شد که از یک سو مفاخر بزرگ ایران زمین از جمله مولوی بزرگ و دیگران را غیر ایرانی و از سوی دیگر اردوغان به مثابه یک واقعیت و حق مسلم آن را بیان می کند.
تاریخ این قسمت از آسیا که کشور ما در آن قرار گرفته است نشان می دهد مولفه ها و هویت های قومی سطح خرد در لحظات حساس تاریخی بر راهبردهای سیاسی سیاسون غلبه می کند و هر آن امکان دارد آن حمایت ها و سرمایه گذاری هایی را که به کشورهایی که عنصر قومیت در آنها قوی است انجام می شود، به یکباره فراموش و محاسبات و معادلات حتی دراز مدت سیاستمداران را نیز به هم بریزد. آنچه را که باید به فال نیک گرفت این است که نیات شوم پانترکیست(نه پانترکیسم) عیان و نشان داده شد که تضادها بیشتر در همجواری به وجود می آید و محتمل است در آینده نیز به وجود بیاید. اما آنچه نباید از آن غافل شد این است که دو کشور آذربایجان جعلی و ترکیه جعلی بر مبنای سیاست های پانترکیسم قومی خطرناک بنا نهاده شده اند و هیچ ابائی از قتل عام های گسترده (نظیر قتل عام ارمنیان، آشوریان یونانیان و دیگر اقلیت ها ) ندارند و از هر فرصت تاریخی برای رسیدن به هدف خود که به دنبال دستیابی به حکومت جهانی بر مبنای هویت قومی خویش می باشند برای همسایه های خود از جمله ایران اگر بتوانند قدرتی پیدا کنند نیز خواب های دیده باشند و همیشه این نکته را در باید در نظر داشت دوست های راهبردی این دو کشور جعلی و دیگر کشورهای همسایه پتانسیل تهدید علیه تمامیت ارضی ایران را در فرصت مناسب می تواند به دنبال داشته باشد./انتهای پیام
false
true
http://pejvakelorestan.ir/?p=8307
false
false
سلام بسیار عالی دست شما درد نکنه