سالهاست که قناری حقیقت و واقعیت بر داشته ها و ظرفیت های استانم، لکنت گرفته و فرزندان برومند و تحصیل کرده ی لرستان را به محاق رانده و آنچه خود داشت، زبیگانه تمنا می کرد!
قصه در اینجا قصه ی پزشکی است که فرزند واقعی لرستان است و یکی از بازماندگان گردان حماسه آفرین کمیل!
آری، سال ۱۳۹۱ با دستان خالی، اما اراده ی آهنین با حکم ریاست وقت دانشگاه علوم پزشکی، قرعه ی فال بنامش خورد و دکتر سعید رحیمی عازم جبهه ای بنام سنگر سلامت دربیمارستان شهید رحیمی گردید!
دانستن وضعیت بیمارستان شهید رحیمی در آن سالها با کلی از مشکلات ریز و درشت، دکتر قصه ی ما را استفاده از همرزمان دوران دفاع مقدس که در کسوت پزشکی، هندسه ی نگاهشان، دغدغه ی سلامت و ارتقای وضعیت فیزیکی و استخدام نیروی انسانی آزموده بود، بفکر فرو برد…
آن سالها(سال ۱۳۹۱) دانشگاه علوم پزشکی تنها راه گسترش فضای فیزیکی و فضای بیمارستانی و مدیریت این فضا را به مردی با اراده ی آهنین داد!
سعید رحیمی با مجوز استخدام ۴۸۵ نفر، استخدام اولیه با گسترش بیمارستان قریب به ۱۲۰۰ نفر اشتغالزایی انجام دادند.
دکتر رحیمی در سال ۹۱ در بیمارستان ۲۲۰ تختخوابی حدود ۸۰ میلیون تومان درآمد داشته و پارسال با درآمدی نزدیک به نه میلیارد تومان یکی از بیمارستانهای برتر غرب کشور از نظر استخدام و درآمد بوده است!
بیمارستان شهید رحیمی، تنها بیمارستانی در کل کشور بوده که صد در صد افزایش تخت بیمارستانی داشته و دکتر رحیمی از درآمدهای این بیمارستان توانسته ۲۲۰ تخت بیمارستانی را به ۴۴۰تخت بیمارستانی ارتقا داده و از شانس مردمان لرستان مریضی بنام نوایی دچار سکته می گردد و نامبرده پدر خانم شریعتمداری معاون اجرایی رییس جمهور بوده و نامبرده درخواست انتقال این بیمار را به تهران می کند و پزشک شجاع قصه ی ما با ممانعت از انتقال بیمار، تمام عواقب را می پذیرد و بخاطر شرایط حاد، نمی گذارد جناب نوایی به پایتخت انتقال یابد!
با مراقبت های پزشکی، بیمار از کما بیرون می آید و معاون اجرایی رئیس جمهور به عیادت پدر خانم می شتابد و به اتاق دکتر رحیمی مشرف می گردد و بیان می کند آماده است تا درخواست جناب دکتر رحیمی را عملیاتی کند.
دکتر رحیمی درخواست امارای می کند و جناب شریعتمداری می گویند بخاطر قیمت بالا هیچ قولی نمیدهم اما تلاش میکنم که این نیاز شدید بیمارستان را برآورده نمایم!
دست تقدیر این گونه رقم می خورد که یک دستگاه، امآرآی آلمانی به بیمارستان اهدا می گردد و مشکل بعدی دکتر که جانمایی فیزیکی دستگاه و تایید شرکت زیمنس است، شروع می گردد!
به گفته ی کادر بیمارستانی یک ماه شرکت زیمنس برای جانمایی به مدیران بیمارستان وقت می دهد و با تلاشهای شبانه روزی این پزشک متعهد بعد از ۲۵ روز جانمایی با موفقیت صورت می گیرد و تعجب و انگشت حیرت کارکنان زیمنس آلمان را در پی داشت! جالب است بدانید که با مجاهدت این پزشک توانمند، برای اولین بار مرکز شیمی درمانی بیماران سرطانی راه اندازی می گردد و از این حیث هزینه های سربار درمان بیماران لرستانی صفر می گردد.

سربار درمان یعنی هزینه هایی که همراهان بیماران در شهرها و استانها باید بخاطر(هتل، ایاب و ذهاب، خورد و خوراک و.‌..) تحمل کنند و در این اوضاع نابسامان بر اقتصاد خانوارها تحمیل می گردد.
ان، آی، سیو (بخش ویژه ی نوزادان ۱ تا ۲۹ روزه) با مجاهدت و آینده نگری این پزشک متعهد برای اولین بار در لرستان و غرب کشور راه اندازی می گردد و نوزادان نارس از مرگ حتمی نجات پیدا می کنند و در بخش مراقبت های ویژه (ان، آی، سیو) نگهداری می گردند!
نوزادان نارس بعلت نقص ژنتیکی، کم وزنی، نقص ایمنی، ناهنجاری های مادرزادی و سایر عوامل سریعتر وارد دنیای بیرون می گردند و جالب ترین شکل قصه اینست که (ان، آی، سیو) خریداری شده بوسیله ی دکتر رحیمی یکی از مجهزترین ان، آی، سیوهای ایران است که با درآمد بیمارستان با مدیریت دکتر رحیمی و نظارت شخص دکتر خریداری گردیده است! (عین مصاحبه دکتر حریرچی قائم مقام وزیر بهداشت) رنج مرگ و میر نوزادان استان زیر نرم کشور و مطابق با نرم و استاندارد بین المللی است.

آوردن تخصص اطفال یکی دیگر از اقدامات بسیجی وار این فرزند برومند لرستان است و بعلت زیر ساختهای قوی بیمارستان، این مرکز بنام بیمارستان
جنرال شهرت یافته است! ممکن است برای مخاطبان این سوال پیش آید که جنرال یعنی چه؟

اصطلاح جنرال به مراکز و بیمارستانهایی اطلاق می گردد که، تمام رشته های پزشکی در آن مراکز فعال باشد./ ادامه دارد…