true

باورمندی به اینکه آموزش و پرورش و نظام آموزشی در هر کشوری، سنگِ زیرین، عامل لاینفک، پایه و اساسِ توسعه وترقی و عامل سعادت میباشد. امری واضح و روشن است همچون آفتاب که نیازی به آوردن دلیل و فلسفه و منطق و حکمت و برهان ندارد و هر کسی و هر عقیدهای که جز به این معتقد است ” الدلیلُ علی المدعی ” حالا بماند ” الیمینُ علی مَن اَنکَر ” که جای خود و پای مخالفان این دیدگاه را به این داستان باز نمیکنیم.
نه تنها صاحبنظران تعلیم و تربیت بلکه علمای جامعهشناسی، متخصصان حوزهی انسانشناسی، دانشمندان و پژوهندگان عرصههای دیگر ؛ بر این اصل اعتقاد راسخ و دیدگاهی قوی دارند که عاملِ توسعه و پیشرفت در هر کشوری نیروی انسانی است البته ” انسانِ توسعه گرا ” و ” توسعهی انسان محور” و ثقلِ دلیلشان بر این است که انسانِ توسعهگرا، ثروت، قدرت، علم و پیشرفت میآفریند و چنین جامعهای رنگ خوشبختی و سعادت را خواهد دید و از سویی دیگر ، ” توسعهی انسان محور ” نابترین و ماناترین، پیشرفتها و با اصالتترین توسعه هاست.
هر کشور و نظامی که قدرِ این ثروتِ خداسرشت و موهبتِ بزرگ یعنی انسان و نیروی انسانی را به خوبی درک نماید؛ بر اریکهی بزرگی و کمال خواهد نشست.
هیچ کشوری و هیچ سرزمینی تنها با برخورداری از معادنِ زیرزمینی، نفت، گاز، طلا، مس و دیگر مواهب طبیعی بدون داشتن نیروی انسانی مُولّد و خلاق؛ توسعه واقعی نیافته و اگر هم به ظاهر آنها را توسعه یافته میبینیم بزک و آرایشی سطحی بیش نیست. شاهد این مطلب، کشورهای مختلف در قارههای گوناگون اعم از آفریقا و آسیاست که علیرغم برخورداری از منابع سرشار و غنی از معادن زیرزمینی همچون نفت و طلا اما به دلیل فقر در حوزهی نیروی انسانی توسعهمند؛ در سیطرهی قدرتهای بزرگی هستند که همواره شیرهی جانشان را نوشیده و دوشیده و اصل ثروتشان را به غارت بردهاند. نمونهاش همین گاو شیرده منطقه که شیرش را آمریکا میدوشد حالا هرچه می خواهد نفت و گاز داشته باشد و در مقابل، کشورهایی را سراغ داریم که از ثروت و موهبت طبیعی برخوردار نیستند اما با تکیه بر ” نیروی انسانی ” خود؛ امروزه بر اریکه قدرت اقتصادی در جهان تکیه زدهاند نمونهاش ژاپن، چین، مالزی و اندونزی که یکدهم کشورهای اروپایی معادن زیرزمینی، یکصدم آفریقا طلا، یکهزارم کشورهای نفتخیز عرب و آسیایی نفت ندارند اما امروز دارایی دنیا را دارا هستند و همین چشم بادمیها، چشم جهان را به خود خیره کردهاند.
- آموزش و پرورش و یا جامعتر بگویم؛ نظام آموزشی در هر کشوری، مسئولیت بزرگ، خطیر و غیرقابل کتمانی در این توسعه یافتگی دارد، چه آنکه تربیت و پرورشِ ” انسان توسعه یافته ” و ” توسعهگرا” از رسالتهای اساسی و اصیل؛ آن است. بدون تعارف بگویم؛ هر کشوری و هر حاکمیتی، فارغ از نگاه ایدئولوژیک و فراجهانیاش که بیشترین توجه و سرمایه گذاریش بر روی نظام آموزشیاش باشد؛ رنگ ترقی، توسعه و بسته به نوع نگاهشان و ابعاد توسعه یافتگیشان رنگ خوشبختی را دیده و طعم آن را چشیدهاند و هیچگاه به چشم” هزینهکِرد” در صرف منابع مالی برای دستگاهِ سترگ و ثروتساز ؛ نگاه نکردهاند. موضوعی که رهبر معظم انقلاب حضرتِ آیتالله خامنهای بر این مهم تاکید فراوان داشتهاند: ” مسئولان دولت به ویژه مسئولان اقتصادی باید نسبت به آموزش و پرورش و مسائل معیشتی معلمان نگاه ویژه و فراتر از دستگاههای دیگر داشته باشند و بدانند هرگونه هزینه در این مجموعه، سرمایهگذاری برای آینده و ایجاد ارزش افزوده است. “( ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در دیدار با جمعی از فرهنگیان و معلمان)
- آموزش و پرورش اگر قدرتمند باشد و در مسیر اصیل خود عمل نماید آیا جز این است که سرمایهآفرین خواهد بود؟
ما که هم زیرساخت فکری مان در نگاه به آموزش و پرورش با توجه به متون وحیانی و نصوص دینیمان به مسئلهی تعلیم و تربیت، فراتر و عمیقتر از دیگر مکاتب دیگر بشری می باشد باید به این قضیه جدیتر بنگریم. اما چرا در این مسئله یعنی بازیافت جایگاه واقعی آموزش و پرورش، کُمیتمان لنگیده و عملکرد حقیقی در هالهای از تردید و تشکیک قرار گرفته و به محاق رفته است؟ - نگاه به سیستم آموزشی و پرورشی در ایران، یک نگاه بروکراسی مابانه و تصدیگرایانهای بوده، همچون نگاهی که به دیگر وزارتخانهها و دستگاههای دولتی داشتهایم در حالیکه آموزش و پرورش باید فراتر از سیستم اداری و بالاتر از حتی وزارتخانههای نفت و اقتصاد و شهرسازی و غیره دیده شود، بلکه باید به چشم و با نگاه “فرادولتی” به آن نگریسته شود و تمام سیستم ها و قوای نظام از مقننه، قضاییه و اجرایی گرفته تا تمام نهادهای حاکمیتی به این رکن توسعه و پیشرفت و سعادتمندی جامعه حساس بوده و برای آن برنامه داشته باشند. چرا که در غیر اینصورت، هیچ دولتی توانایی و قدرت اعتلاء و پیشبر
د اهداف آموزش و پرورش را با توجه به محدودیتها، تضیقات مالی و اعتباری و نگاه مدیریتی ۴ یا ۸ ساله (نظر به عمردولتها) را نداشته و ندارد.
- تا زمانیکه نگاه نماینده یا نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی به معلم بعنوان یک صندوق رای باشد تا وضعِ قوانینِ روشن و همهجانبه برای این نظام عریض و طویل، آیا انتظاری جز این باید داشت؟ و تا زمانی که دغدغهی دولت(ها) در اختصاص اعتبارات به وزارتخانهی آموزش و پرورش، زیاد بودن و تعدد پرسنل آن باشد (که البته تا زمانی که نگاه زیادی بودن نباشد به جای زیاد بودن ؛ ما به همین زیاد بودنمان راضی هستیم) تا زمانی که سیطرهی نگاه مدیریتی برون سیستمی و دخالتهای متعدد در تصمیم گیرهای اجرایی این دستگاه از ناحیه بعضاً نمایندگانی که دارای شآنِ نظارتی هستند، وجود داشته باشد نباید انتظار عملکردی بالاتر از این داشت.
اما در صورتی که نگاه حاکمیتی و نظاممند به نظام تعلیم و تربیت شود آنگاه باید انتظار داشت تا برنامههای ملی، اسناد بالادستی و بویژه سندِ تحول آموزش و پرورش که به تعبیر مقام معظم رهبری “سند تحوّل، یک ریلگذاری است؛ سند تحوّل می تواند آموزش و پرورش را به آن سرمنزل مورد نظر برساند؛ ما باید کاری کنیم که این اتّفاق بیفتد.” (در دیدار با جمعی از معلمین و فرهنگیان) به سر انجام مقصود و مطلوب برسد، نه آنکه بیشترین دغدغه مسئولینش به کارهای حاشیهای و غیرِاساسی باشد.
- تا زمانی که مدیران در تمام سطوحِ این نهادِ آموزشی نگاه توسعهگرایانه، برنامهمحور، اصولی، بلندمدت، علمی، پژوهشخواه و مترقی خواه مبتنی بر اصولِ و چارچوبهای نظام و متکی بر ظرفیتهای فکری داخلی نه مصرفگرایی صد در صد و چشم و گوشه بسته از یافتههای برون مرزی که این نکته به معنای مسدود کردن خود در ارتباط با یافتههای علمی دیگر کشورها نیست چه آنکه در سیرهی معصومین ( علیهم السلام ) به فراگیری دانش و حکمت بدون حد و مرز چه جغرافیایی و چه ایدلوژی سفارش شده است.
- اما به جای استفاده از “یافتههای” علمی و تکنولوژی بشر ، مصرفکنندهی “بافتههای” فکری – فرهنگی آنان نباشیم و اگر آموزش و پرورش را یافتیم و نگاه دغدغهمند معلم در خصوصِ معیشت را مرتفع کردیم ؛ آنگاه باید به آینده، به توسعه، به پیشرفت، به سعادتمندی و خوشبختی و استقلال اقتصادی ؛ سیاسی و فرهنگی امیدوار بود و ما از آن چشم بادامیهای ژاپن، قدهای کوتاه چین نه چیزی کم داریم بلکه پشتوانهای قوی و مستحکم به نام نگاه قرآن به علم و معلم داریم. سبقه و صبغه و پیشینهی با عظمت تاریخیمان از خیلی از کشورهای تازه به دوران رسیدهی اروپایی و آمریکایی بیشتر و بالاتر است، رزومه و سابقهی علمیمان و اسطورههای بی بدیلمان در عرصههای علمی، فرهنگی، اجتماعی و هنری از دیرباز تا به کنون که مایه مباهات و افتخار است از بسیاری کشورهای دنیا بارزتر است. چیزی کم نداریم جز یک نگاه اصولی و زیربنایی! و اینک که طلیعه و آغازش مجلس شورای اسلامی در روزهای اخیر اتفاق خواهد افتاد به آن عزیزان که عامل توفیق و راهیافتنشان به مجلس معلمین و دانش آموزان بودهاند. امید داریم تا تصمیمات و قوانین را اتخاذ نمایند و البته با نظارت جدی بر اجرای آن، بهاری سبز را ( به رنگ صندلیهای بهارستان ) در آیندهی ایران به تصویر بکشند
به امید آن روز که تمام سرمایهها را در آموزش و پرورش سرمایهگذاری شوند. انتهای پیام
false
true
http://pejvakelorestan.ir/?p=5568
false
false