true
در فرهنگ معین قالب، به هر چیزی که باعث به شکل درآوردن می شود، تعریف شده است.
ابتدا مثالی کوتاه عرض می کنم و سپس به سر قصه شکستنِ قالبِ استانداری لرستان می شوم.
دوستی تعریف می کرد در اداره مطبوعش مدیر واحد فنی هنگام مراجعه تکیه کلامش “نداریم و نمی شود” بود، تا اینکه آن مدیر رفت و مدیر بعدی آمد و بعد از آن بعدی آمد و تا وقتی بازنشسته شدم مدیران آن واحد همه “نداریم و نمی شود” بودند و ما دریافتیم که این کارکنان و جو حاکم بر فضای کاری آن واحد است که هر مدیری می آید خواسته و ناخواسته با حرف، کردار و رفتار کارکنان آن واحد کالیبره و دقیقا شکل همان مدیر قبلی می شود.
نگارنده به سبب کارم در حوزه رسانه و خبر، از اواخر استانداری سید حسن رسولی و آغاز سکانداری نورالله عابدی در تیر ماه سال ۷۹، ارتباط مستقیم با گفتار، رفتار و کردار استانداران لرستان داشته ام و تقریبا در جریان تحرکات و اقدامات روزانه آنها بوده ام و تا اقتضای سن با چند استاندار قبلشان هم بیگانه نبوده ام.
حقیقتا در رفتار، کردار و عملکرد استانداران لرستان تفاوت چندانی که ندیده ام هیچ، بلکه تشابه بسیار بالایی دیده ام و
علت هم آن است که استانداری لرستان قالبی دارد که به محض انتصاب استاندار جدید در کمترین زمان ممکن او را کالیبره و آنچنان به شکل و قالب استاندار قبلی در می آورد که جز سیمای ظاهری تفاوتی با سلف و اسلاف خود ندارد.
شاید پرسیده شود این قالب چیست و چگونه عمل میکند؟
عرض خواهم کرد، این قالب تشکیل شده است از مجموعه ی کُنش، مَنش و جو حاکم بر سیاسیون، اقتصادیون، اجتماعیون، رسانه ها و بی تفاوتی و عدم مطالبه گری مردم و ایضا کسانی در بالادست که اساسا گویا نمی خواهند لرستان بر هیچ صراطی مستقیم شود، و میدان داری افراد چاپلوس، سودجو، خودشیرین، بادمجان دور قاب چین، مجیز گو و بوقلمون صفت که با پچ پچ کردن در گوش استاندار از گرد راه رسیده با انواع و اقسام حرفها، ترفندها، تخریب افراد رقیب، تمجید یارهای غار و دادن اطلاعات غلط و یک طرفه به نفع خود، خواسته یا ناخواسته کردار، رفتار، عملکرد و عزل و انتصاب استاندار جدید را به همان قالب ثابت کالیبره می کنند و مردم لرستانِ ژار می مانند و خانی که نه آمده و نه رفته!
انصافا در رفتار و عملکرد جناب شفقت و سلف ایشان فرهاد زیویار و اگر بیاد دارید اسلاف ایشان چه تفاوتی می بینید؟ همان گفتار درمانی های بیهوده و بی نتیجه، همان جلسات، کارگروه ها و ستادهای بدون خروجی، همان بازدیدها، دیدارها، تاکید کردن ها، التیماتوم ها، باید بشودها و باید کردهایی که هیچ وقت نمی شوند و نمی کنند، همان سفرهای شهرستانی بدون کارکرد، همان فلان وزیر آمد، فلان وکیل آمد، همان قول های مساعدی که هوای لرستان را نامساعدتر کرد و دریغ از جذب اعتباری برای رفع مشکل منطقه ای، افسوس از گرفتن بودجه ای از مرکز برای عمرانی، یا تعیین ردیف ملی برای طرحی و یا اختصاص منابعی برای به سرانجام رساندن یا آغاز پروژه ای!
اکنون هم که زمزمه تعیین استاندار جدید بگوش می رسد، این خط و این نشان را از این حقیر داشته باشید. اگر دکتر مسعود پزشکیان ریاست محترم جمهور هم خودش با حفظ سمت استاندار لرستان شود، ما و قالبِ استانداری لرستان در کسری از زمان ایشان را هم کالیبره و به شکل استاندار قبلی در خواهیم آورد و سر لرستان در میان قافله توسعه همچنان بی کلاه خواهد ماند.
بنابراین اگر ما دنبال استانداری هستیم که چرخ زنگار گرفته لرستان را ابتدا روغن کاری و سپس هر چند کند و آرام به حرکت در آورد و این بار سفره لرستان رنگ دیگری بگیرد و آش همان آش و کاسه همان کاسه نباشد، باید آن قالب را بشکنیم و طرحی نو دراندازیم و مجموعه کنشگران استان در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و رسانه ای، در رفتار خود بازنگری کنند و مطالبه گری را بدور از منافع شخصی پیشه کنند و هر کدام یاری برای تیم توسعه استان باشند و شده از دسته سوم آغاز کنیم بلاخره خیبر وار می توانیم لیگ برتری شویم./ انتهای پیام
false
true
http://pejvakelorestan.ir/?p=15678
false
false
بله این قصه قصه ی کل مملکت ماست