خدمت به عشایر سرافراز: عشایر ذخایر انقلابند و در این راستا کوشیدیم تا جاده‌های ایل‌رو برای عشایر تبدیل به ماشین‌رو شوند و احداث آبشخور در مسیر کوچ این عزیزان و اختصاص پنل‌های خورشیدی برای ارتقای کیفیت زندگی‌شان با پیگیری‌های این فرزند کوچکتان به انجام رسید، تا هیچ گروهی از مواهب بودجه‌ی اندکمان محروم نمانده باشد.

تحقق رویای بازنشستگان: طرح همسان سازی بازنشستگان عزیز لشگری، کشوری و تامین اجتماعی، احقاق حقی به جا برای این سرمایه‌های ارزشمند و درخشان مملکت بود. ناگفته نماند که تصویب این طرح  حاصل تلاش مصرانه و مجدانه اینجانب در طی سه سال بود که سرانجام توانستم آن را به ثمر برسانم و کام بازنشستگان عزیز  را شیرین نمایم.

توسعه افق‌های پیش روی جوانان: برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی و با حمایت قاطع اینجانب از فرزند برومند دلفان و سلسله، جناب آقای دکتر صحرایی جهت تصدی وزارت آموزش و پرورش، فرزندی از این خطه ردای وزارت برای خدمت به مردم پوشید که گام بزرگی در توسعه افق‌های پیش‌روی جوانان منطقه برای پیشرفت است. 

کلام آخر: عزیزان من، شرح تمام اقدامات طبیعتا خارج از حوصله‌ی این مرقومه است؛ فلذا در پایان علی‌رغم تمام مسائل گفتنی و ناگفتنی که در طول این دوره برایم پیش آمد و مطمئنم همگی به خوبی در جریان آن هستید؛ مایلم اعلام کنم بر گردن هر کس در هر مقام و منصبی اگر حقی دارم در پیشگاه عدل خداوندی از آن حق گذشتم و حلال می‌کنم، چرا که دو روز دنیا ارزش کینه و کدورت ندارد و مقصد نهایی همه‌ی ما بازگشت به آستان لطف خداوند است. متقابلا از تک‌تک شما مردم مهربان، از هر شهری و با هر گرایشی، مرد و زن و پیر و جوان، بابت کمی‌ها و کاستی‌های خدمتم از صمیم قلب حلالیت می‌طلبم و امیدوارم کمبودهایی که بوده را به تلاش‌ها و دوندگی‌ها و پیگیری‌های این برادر کوچکتان ببخشائید. دوباره به سراغ خدمت مقدسم در لباس طبابت خواهم رفت و خواهم کوشید که اگر لایق باشم دوباره همان پزشک بدون مرزی باشم که بزرگوارانه صداقت و شفقتش را تصدیق کردید و در نهایت شایسته‌ی اعتمادش دانستید؛ خدا می‌داند که رشته‌ی الفت میان من و شما را هیچ حادثه‌ای از هم نخواهد گسست و تا نفس می‌کشم دغدغه‌ام خدمت به شما خوبان خواهد بود؛ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ /رفیق کوچک و برادر جانبازتان یحیی ابراهیمی۱۴۰۳/۳/۶