true
مدیریت منابع انسانی
( human resources management )
یا همان hrm مجموعه طرحها، برنامه ها و اقداماتی است که مدیریت سازمان برای حفظ و حراست عاقلانه از کارکنان خود دارد. حقیقت آن است که انسان در سازمان امانتی الهی، سرمایه ای استراتژیک و فرصتی طلایی است در دستان مدیریت. فلذا این امانت باید از منظر بهرهوری، بهداشت، ایمنی، رفاه، آموزش و پرورش و… به گونه ای هوشمندانه بکارگیری و مورد استفاده قرار گیرد که نهایتا یک بازی برد برد را شاهد باشیم. دلیل اصلی شکست سازمانها در خصوص نداشتن نیروهای مناسب و قابل اتکا، نوع نگاه سودجویانه و غیر انسانی مدیران به انسان است. نگاه ماشینی به انسان به مثابه آنچه کلاسیکها و مکتب تیلوریسم اعتقاد داشتند قطعا در عصر حاضر چیزی جز یک بازی باخت باخت نیست! جالب است بدانید که در یک نظر سنجی، رضایتمندی کارکنان فیس بوک بهتر از گوگل است زیرا؛
۱- کارکنان فیس بوک شادتر هستند.
۲- آنها آزادی عمل بیشتری دارند.
۳- درآمد بیشتری دارند.
۴-استرس کمتری دارند.
۵- آنها حضور و کار خود را مفید میدانند.
۶- استخدام در فیس بوک آسانتر است.
۷- کار تیمی باعث رشد بیشتر میشود.
۸- توجه و اهمیت به والدین و خانواده بیشتر است.(منبع اینترنت)
بنابراین امروزه وظایف حوزه مدیریت منابع انسانی بسیار متفاوت از دهه های گذشته است و مدیران سازمانها برای حضور موفق در بازار به شدت رقابتی حاضر میبایست اول از هر چیز بدانند که انسان های در اختیار او موجوداتی باارزش، صاحب روح و روان، تشنه محبت و توجه و نیازمند انگیزش و آموزش هستند تا خروجی کار سازمان؛ سودآوری، موفقیت در بازار، شهرت و خوشنامی، رضایت مشتری و… باشد.
مدیریت منابع انسانی وظیفه دارد در وهله اول برای یک کار و شغل مشخص نیروی انسانی متناسب همراه با طراحی مکان کار متناسب را مد نظر قرار دهد. در بسیاری از اوقات ما نیروی انسانی مناسب را جذب می کنیم اما دفتر کار و محیط کاری متناسبی برایش نداریم و این دقیقا نقطه شروع افسردگی ها و فرسودگی ها و زیانهای ماست. در بسیاری از اوقات نیز ساختمانهای شیک و محیط کاری زیبا و پسندیده ای داریم اما جذب نیروی انسانی ما درست و منطقی و عقلایی نیست.
براستی چند درصد از سازمانهای ایران واحد مدد کاری دارند؟ چند درصد سازمانهای ما دارای بیمارستان و باشگاه ورزشی و هتل و تسهیلات سفرهای خارجی و… هستند؟ چند درصد از سازمانها به کارکنان خود صبحانه یا تغذیه مناسب میدهند؟ چند درصد از سازمانها فوق العاده شغل برای نگهداری از پدر و مادر پرداخت میکنند؟ چند درصد از سازمانهای ما تاکنون خانواده همکاران را در محل سازمان پذیرایی کرده اند؟ چند درصد از کارکنان سازمانهای ما تعلق و وابستگی شغلی عمیق داشته و نسبت به کار خود رضایت بالاتر از ۸۰ درصد دارند؟ چند درصد کارکنان ما با وجود حقوق و شغل بالاتر در جایی دیگر، حاضر به ترک سازمان ما نیستند؟ چند درصد سازمانهای ما برای بازنشستگان خود فضای کاری آبرومندانه جهت دید و بازدید و انتقال تجربیات به جوانترها را تدارک و طراحی کرده اند؟
ملاحظه میشود که مدیریت منابع انسانی ساختاری چند بعدی و جامع الاطراف باید داشته باشد تا بتواند انتظار سودآوری و بهره وری و… از سازمان داشته باشد. اشکال ساختاری اغلب سازمانهای ما آن است که حوزه مدیریت منابع انسانی را همسنگ و همپای واحدهای دیگر سازمان میدانند در حالی که این حوزه یک بخش کاملا استراتژیک، حیاتی و پاشنه آشیل سازمان است.
بسیار دیده و شنیده ایم که بکارگیری و جذب فرد نامناسب، غیر متخصص و غیر حرفه ای ( به هر دلیل) توسط واحد منابع انسانی چه صدمات جبران ناپذیری برای سازمان داشته است. مدیریت منابع انسانی وظیفه دارد سازمان را؛
۱- مانند دانشگاه کند (همواره همه کارکنان در حال یادگیری و آموزش باشند)
۲- مانند باشگاه ورزشی کند ( در باشگاه همه به فکر سلامتی جسمی و تناسب اندام و سرزندگی و نشاط هستند.)
۳ – مانند نمایشگاه کند ( هر کس بهترین نتیجه کار خود را با خلاقیت و نوآوری به نمایش بگذارد)
۴ -مانند آسایشگاه کند ( چون در آسایشگاه همه بدنبال آرامش و آسایش هستند و نباید کسی به کسی آزار برساند و حقوق شهروندی باید رعایت شود)
امید است مدیران سطوح عالی سازمان ها به جایگاه، اهمیت و نقش حوزه مدیریت منابع انسانی بیش از پیش توجه نمایند./ انتهای پیام
false
true
https://pejvakelorestan.ir/?p=6108
false
false